باقر[علیه السلام] او را نماینده خود کرده است.۱ این گزارشها میتواند هم درست بوده و هم صرفاً نشانگر بیشرافتی بَیان باشند. اگر واقعاً درست باشند همچنین نشاندهنده گرایش جنبش شیعی قبل از سال ۷۳۷م (اما نه لزوماً قبل از سال ۷۳۱م) به خاندان حسین[علیه السلام] هستند.
بسیاری از عقاید نامتعارف به مرد دیگری به نام مغیرة بن سعید عِجلی منسوب است، که از موالیان حاکم بود و در سال ۷۳۷م در کوفه اعدام شد. گفته شده وی محمد باقر[علیه السلام] را امام خود میدانست اما با درگذشت محمد باقر[علیه السلام] در سال ۷۳۱م به یکی از فرزندان نوه حسن[علیه السلام]، به نام محمد (ز. ۷۱۸-۷۶۲م) و ملقب به نفس زَکیّه، به معنای «روح پاک» روی آورد. سرانجام محمد در سال ۷۶۲م قیام ناموفقی را علیه عباسیان رهبری کرد؛ اما در سال ۷۳۷م تنها ۱۹ سال داشت و احتمالاً هرگز مغیره را به رسمیت نشناخته باشد.۲
شخص دیگری که ادعا کرد فرستاده ویژه محمد باقر[علیه السلام] است، ابومنصور (از طایفه عبدالقَیس یا عِجل) بود، که در سال ۷۴۲م اعدام شد.۳ برخی از پیروان او [دشمنانشان را] خفه میکردند؛ این فرقه تقریباً در سال ۷۸۰م احیاء شد. ظاهراً آنها نخستین افراد قائل به جایگاه کیهانی برای «اهل بیت محمد[علیه السلام]» بودند، چرا که ابومنصور اظهار داشت که «اهل بیت محمد[علیه السلام]» آسمان و دار و دسته آنها (شیعه) زمیناند؛ ادعایی که یادآور عقاید کهن بینالنهرین بود. با وجود این، او در مورد خود و حتی پسرانش مدعی دریافت چیزی شبیه الهام پیامبرانه شد.
1.. Nawbakhtī, p. ۲۵, ۳۰.
2.. Nawbakhtī, p. ۵۲-۵; A. S. Tritton, Muslim Theology, p. ۲۳-۵.
3.. Nawbakhtī, p. ۳۴; Ash‘arī, i, p. ۹ f.; Friedlaender, JAOS, xxix, Index; Shahrastānī, i, p. ۲۵۷-۳۰۰ (=Cureton, p. ۱۳۵ f.);
بغدادی، ص۲۳۴ و پس از آن.