مسلمان میپیوست، که سادهترین راه آن، مولی شدن به واسطه پیمان بود. این پیوند لزوماً همیشگی نبود، زیرا ظاهراً گاهی اوقات افراد، از یک قبیله عرب و مسلمان جدا میشدند تا مولای قبیلهای قویتر و مهمتر شوند.
طبق این توضیح، یک عرب [نیز] میتواند مولی باشد. در میان موالی مسلمانان در بدر، تعداد زیادی با اصالت عربی وجود داشتند که در جنگ، اسیر و سپس آزاد شده بودند.۱ فهرستی از موالی مدینه در دورهای متأخر شامل مردانی از هُذَیله (از قبیله اَزْد)، نَمیر و لَخم میباشد، در حالی که فرد دیگری از آنها، نامی متعلق به جنوب عربستان (شُرَحبیل) داشت.۲ پس از سال ۶۳۴م در جنگ، عملاً هیچ فرصتی برای اسیر کردن عربها وجود نداشت؛ بنابراین، موالی عربِ اواخر قرن هفتم میلادی، یا نوادگان اسرای پیشین بودند یا این جایگاه را داوطلبانه به دست آورده بودند.
مردم عراق جنوبی، مرکز اصلی شیعیان نخستین، ۳ در زمان فتوحات عربی، بیشتر آرامیتبار بودند، اما طبقهای برتر و متشکل از صاحبمنصبان و ملّاکان پارسی نیز وجود داشت و در مناطق متعددی دهقانان، در برابر پارسیان، به مسلمانان کمک کردند.۴ در نتیجه این فرض مطرح است که بسیاری از موالی این ناحیه از تبار آرامیان (و همچنین مسیحیان) بودند. این حقیقت که بسیاری از
1.. See Muḥammad at Medina, p. ۳۴۴;
که مطلب را بر اساس ابن سعد، طبقات، ج۳، ص۱ مطرح میکند.
2.. ابن سعد، ج۵، ص۲۰۸ (ذیل عنوان بُسربنسعید)، ص۲۰۹ (ذیل عنوان حُمرانبنابان)، ص۲۲۰ (ذیل عنوان عمروبنرفیع) و ص۲۲۸ (ذیل عنوان شُرَحبیلبن سعد)؛ در ص۲۲۲ گفته شده که سالم سبلان اصالتاً مصری بوده، در حالی که ابو صالح باذام قریب به یقین پارسی، یا شاید از اهالی جنوب عربستان بوده است.
3.. این منطقه مرکز جنبش خوارج نیز بوده که حمایت هایی از جانب موالی نیز دریافت میکرده است.
4.. قس: بلاذری، ص۲۴۲ به بعد.