23
کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر اول

قبائل (هفت نفر).۱ نکته آخر ‌این‌که در میان توبه‌کاران و همراهان‌‌‌ آن‌ها در سال‌های ۶۸۴ و ۶۸۵م نمایندگانی از این قبایل حضور داشتند: خُزاعه، فَزاره، اَزْد، بَکر بن وائل، بَجیله (سه نفر)، مُزَینه، عبد القَیس (دو نفر)، کنده، حِمیَر، عَبس، اَسَد، هَمْدان، الاشعَر.۲ مشخصه برجسته در این‌جا، تعداد قبایل جنوب عربستان یا قبایل یمنی - کنده، حضرموت، خثعم، بجیله، اَزْد، همدان و الاشعر ـ می‌باشد. به رغم سکونت قبیله خزاعه در نزدیکی مکه، اما نسب‌شناسان‌‌‌ آن‌ها را (مانند اُوْس و خَزرَج، انصار مدینه) یمنی می‌دانستند. البته قبایل دیگر از علی[علیه السلام] حمایت می‌‌کردند و طبق ارجاع‌های موجود در تاریخ طبری، افراد بسیاری از این قبایل یمنی طرفدار بنی‌امیه بودند. هم‌چنین (بر اساس گزارش‌های موجود در فهرست‌های کشته‌شدگان نهروان۳ و رهبران قیام‌های علیه علی[علیه السلام] و معاویه)، تعداد اهالی جنوب عربستان در میان شیعیان و خوارج بسیار متفاوت بوده است.۴

در مورد خوارج، نام قبایل بسیاری در فهرست‌ها آمده، اما ظاهراً نکته قابل توجه این است که فرقه‌ها و اشخاص مهم از حیث ‌‌‌عقاید، عمدتاً از قبایل تمیم، حنیفه و شیبان بودند.۵ بنابراین، هسته جنبش خوارج از این قبایل شمالی شکل گرفته، در صورتی که هسته شیعیان نخستین در عربستان جنوبی یا در قبایل یمنی بوده و این حقیقتی شگفت‌‌آور است. شرایط ظاهری این دو گروه هیچ تفاوت چشم‌گیری

1.. Ibid, p. ۳۸۶.

2.. Ṭabarī, ii, p. ۴۹۷, ۵۵۹, ۵۶۶, ۵۹۹, ۶۰۱.

3.. Ibid, i, p. ۳۳۶۳-۸, ۳۳۸۰, ۳۳۸۲.

4.. در مورد ارجاعاتی که به Ṭabarī, Annales و ابن اثیر داده شد، ر.ک:
Wellhausen, Die religiös-politischen Oppositionsparteien im alten Islam, part I.

5.. از قبیله تمیم (قطع نظر از رئیس‌شان)، اَزارقه و سران صُفریه، اِباضیه و بَیهَسیه، به همراه صالح‌بن‌مُسَرِّح آمدند. از طایفه حنیفه، نافع‌بن‌الارزق، ابو فُدَیک و نَجَدات حضور پیدا کردند. از قبیله شیبان، طرفداران صالح‌بن‌مُسَرِّح و نیز شبیب‌بن‌یزید آمدند.


کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر اول
22

بی‌چون و چرای تصمیم‌های او می‌تواند فرد را به مخالفت عملی با شرع بکشاند. از سوی دیگر، به باور شیعه، علی[علیه السلام] برحق و هدایت (عَلَی الحق و الهدی) است و در نتیجه مخالفانش گمراه هستند. هم‌راستا با این گزارش، سخن شهرستانی است که در واقع مدت‌ها بعد (تقریباً در سال ۱۱۳۰م)، البته با برداشتی روشن از این موضوع، قلم می‌زند. او می‌گوید: این اصلی بنیادین در همه فرقه‌های شیعه است که «مسئله ‌‌امامت مسئله امتیاز نسبی و مبتنی بر انتخاب مردم عادی نیست که انتصاب ‌‌امام در گرو عمل آن‌ها باشد، بلکه مسئله‌‌ای اصولی و رکن دین است که امکان ندارد پیامبر[صلی الله علیه و اله] از آن غفلت یا چشم‌پوشی کرده و ممکن نیست آن را به مردم عادی سپرده یا واگذار کند».۱ لذا مسئله مورد تأکید شیعیان نخستین این بود که مرجعیت عالیه در جامعه باید با فردی باشد که با لحاظ ویژگی‌های ولادتش [طهارت مولدش]، صلاحیت خاصی برای احراز مرجعیت داشته باشد.۲

ظاهراً تفاوت دیگری در وابستگی‌های قبیله‌ای شیعیان و خوارج نخستین وجود دارد. در فهرست ۱۲ نفره شیعیان قیام‌کننده در سال ۶۷۱م، [افرادی] از این قبایل به چشم می‌خورند: کنده (دو نفر)، حَضرَمَوت، شَیبان، عَبس، خَثعَم، بَجیله (دو نفر)، عَنزه (دو نفر)، تمیم (دو نفر).۳ تلفاتی که در سال ۶۸۰م بر صحرانشینان حامی حسین[علیه السلام] در کربلا وارد آمد، چنین بود: از کنده (سیزده نفر)، از هَوازِن (بیست نفر)، از تمیم (هفده نفر)، از اسَد (شش نفر)، از مَضحِج (هفت نفر) و از سایر

1.. Shahrastānī, i, p. ۲۳۵.

2.. اثر R. B. Serjeant (منتشرشده در BSOAS, xxi, p. ۱۰ f.) توجه [خواننده] را به این باور فعلی جلب می‌کند که اعضای خانواده‌های خاصی جذبه جادویی («قدرت معنوی»، یا همان shaman) دارند؛ این امر می‌تواند شاهد جالب دیگری باشد، اما این امکان نباید نادیده انگاشته شود که این باور کنونی به میزان زیادی ناشی از تأثیرات شیعی است.

3.. Ṭabarī, ii, p. ۱۳۶.

  • نام منبع :
    کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر اول
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2303
صفحه از 230
پرینت  ارسال به