محمد، نزد جعفر صادق[علیه السلام] درس خوانده و از وی روایت میکرد.۱ طبق روایات متعددی، جعفر[علیه السلام] احتمالاً پس از مرگ ابراهیم الامام عباسی، از سوی ابوسلمه رهبر انقلابی کوفه، برای به عهده گرفتن رهبری جنبش انقلابی دعوت شد، اما از مداخله خودداری کرد.۲
پس از ظهور دولت عباسی به عنوان پیروزمندان انقلاب هاشمی، جعفر[علیه السلام] هیچ نشانهای حاکی از مخالفت با حکومت جدید از خود نشان نداد و در عراق با خلیفه دوم عباسی، ابوجعفر عبداللّه بن محمد منصور (خ. ۷۵۴-۷۷۵) ملاقات کرد. منصور که یک انقلابی کار آزموده و طبق گفتهها، از حضار جلسه ابواء و در خدمت عبداللّه بن معاویه بوده، به طور کلی در رفتار خشن خود با علویان سنگدل بود؛ اما با جعفر صادق[علیه السلام] رابطه خوبی داشت. او از جعفر[علیه السلام] درخواست توصیههای شاهانه داشت و گفته شده به خواست جعفر[علیه السلام]، مقبره علی[علیه السلام] در نجف را مرمت کرد.۳ علاوه بر این، منصور برخی از مهم ترین پیروان جعفر[علیه السلام] را به خدمت گرفت و بدین وسیله جای پای محکمی برای نخبگان امامی صاحبمنصب در حکومت عباسی ایجاد کرد.
ریشه این خاندانهای صاحبمنصبان امامی را میتوان تا ائتلافهای انقلابی علویان ـ عباسیان علیه بنیامیه ردیابی کرد. یقطین بن موسی (د. ۸۰۱)، از موالیان پارسی بنیاسد، یک انقلابی با توانایی قابل توجه در تغییر موضع بود. او زمانی که در عصر مروان دوم در کوفه مخفیانه فعالیت میکرده و به ابوسلمه نزدیک بوده،
1.. نامههای بین جعفر صادق[ علیه السلام] و ابراهیم در قرن یازدهم هنوز موجود بوده است (نجاشی، رجال، ص۹۸-۹۹).
2.. Jafri, Origins and Development of Shī‘a Islam, p. ۲۷۳.
3.کشّی، رجال، تلخیص شیخ طوسی با عنوان اختیار معرفة الرجال، ص۲۴۵؛ شیخ مفید، الإرشاد، ص۱۲-۱۳ و ترجمه انگلیسی آن:
Howard, Kitāb al-Irshād. The Book of Guidance, p. ۶;
ابن شهرآشوب، مناقب آل أبی طالب، ج۳، ص۳۷۸-۳۷۹، ۳۸۹.