با نگاهی به تاریخ پادشاهان به مواردی رهنمون میشویم که در آن اُمرا برای رسیدگی و تنظیم امور مالی و دیگر نیازهای حکومتیِ خود، دستور به ساخت رصدخانه و درپی آن، تنظیم تقویم نجومی دادهاند:
قبل از ایلخانان، سلجوقیان، عمرخیام و برخی دیگر را مأمور ساخت رصدخانه و تنظیم تقویم جلالی کردند (۴۷۱ق). تیموریان نیز برخی دانشمندان همچون غیاثالدین جمشید کاشانی و یا قاضی زاده رومی را بر این کار گماشتند (۸۲۳ق). فلسفه آن نیز کاملاً واضح است، چرا که دولتها در فعالیتهای رسمی و اداریشان، نیازمند تقویمی دقیق هستند و لذا این امر، یک ضرورت برای تمامی حکومتها به شمار میرفت.۱
به علاوه، بسیار محتمل است که گماردن خواجه بر این امر در ظاهر، اعطای امتیاز از سوی ایلخانان به وی بوده، اما در واقع، نوعی دور زدن خواجه و دور نمودن او از مرکز حکومت به حساب میآید. گواه بر این سخن، سابقه خواجه پیش از این است. وی به عنوان یک فیلسوف و متکلم در میان دانشمندان آن دوره شناخته میشد. حتی زمانی که در قلعههای اسماعیلیه سکنی داشت با نام یک فیلسوف از او یاد میشد و این مسئله در آثار خواجه کاملاً مشهود است. چرا که آثار ایشان تا قبل از گماشته شدن بر رصدخانه، صبغه فلسفی و کلامی داشته و نوشتههای نجومیاش، در اواخر عمر و بعد از مطرح شدن خواجه به عنوان یک رصدگر، تألیف شد. اگر بنا بر امتیازدهی به خواجه بود، میبایست امتیاز وزارت به وی اعطا میشد، نه مدیریت یک رصدخانه.
۲.۵. ضعف در اطلاعات تاریخی
وی در ابتدای مباحث مربوط به علامه حلی به کتاب قواعد الاسلام اشاره کرده و آن