اطراف و اکناف انتقال یافت؛ بسیاری از امامهای بزرگ پس از خواندن اثر وی به اجتهاد رسیدند».۱
دو عالم متأخر که بخشهای خاصی از أنوار بیضاوی را تحقیق و ترجمه کردهاند درباره روشهای تفسیری بیضاوی میگویند: «بیضاوی به عنوان مفسر بینظیر قرآن، معتبر به نظر میرسد... او عالمی است که به خاطر مبادرت به پالایش شواهد، جایگاهی یافته است؛ در حالی که در برخی موارد هوشمندانه خوانندگانش را آزاد میگذارد تا در بخشهای خاصی تفسیر خود را داشته باشند».۲
این رویکرد آزاداندیشانه نسبت به تفسیر قرآن حتی باعث شده تا، همانگونه که گذشت، شیعیان برخی دیدگاههای بیضاوی را بپذیرند.۳ بروکلمان تا هشتاد و شش شرح بر تفسیر بیضاوی را فهرست کرده است.۴ در واقع پیش از این، مستشرقان۵ و نیز یکی از مراکز اصلی مطالعات اسلامی، یعنی دانشگاه الازهر در قاهره، به
1.. ابو محمد عبداللّه بناسعد الیافعی (د.۷۶۸ق/۱۳۶۶م)، مرءات الجنان و عبرة الیقظان، (حیدرآباد، ۱۳۳۹ق/۱۹۲۰م)، ج۴، ص۲۲۰.
2.. Bishop and Kaddal, Chrestomatia Baidāwiana: The Light of Inspiration and Secret of Interpretation (translation of Yūsuf), ۱۹۵۷, p. ۷.
3.. ر.ک: همان، ص۳۴ و شوشتری، إحقاق، ج۲، ص۳۰۷. همچنین ر.ک: خوانساری، روضات الجنات، که نویسنده در آنجا در مورد این جنبه بیضاوی سخن میگوید که: «غایة إرتفاعه فی طریقة الباطن و إدراکه اللبّ الواقعی». آنگونه که حسن فسائی میگوید، بیضاوی نزد نصیرالدین طوسی درس خوانده است (فسائی، فارسنامه ناصری، بخش دوم، ص۱۸۳ـ۱۸۴).
4.. GAL, I, p. ۴۱۶-۴۱۸.
5.. تفسیر بیضاوی با تحقیق فلایشر به چاپ رسیده است:
Beidhawii Commentarius, ed. H. O. Fleischer, in Coranum in ۲ volumes.
یک جلد از Indices با آمادهسازی دبلیو. فِل (W. Fell)، در سال ۱۸۷۹ منتشر شد. جهت ملاحظه دیدگاه ت. نولدکه (Th. Noldeke) در مورد کتاب بیضاوی، ر.ک: Geschichte des Qorans, II, "Die Sammlung des Qorans", p. ۱۷۶-۷۷. دی. اس. مارگولیوث (D. S. Margoliouth)، در دهه آخر قرن ۱۹، سوره آلعمران را برای استفاده دانشجویان دانشکده شرقی آکسفورد (Oxford Oriental School) ترجمه کرد. ر.ک: Margoliouth, Chrestomathia Baidawiana.