95
اندیشه‌های ‌کلامی خاندان اعین

گروه هیچ تعقلی را روا نمی‌دانستند و بر ظاهر کلام امام صادق علیه السلام تأكید داشتند.

اسم زراره در هیچ‌کدام از این اقوال وجود نداشت؛ اما اگر بخواهیم اندیشه زراره را در یکی از این سه دیدگاه قرار بدهیم، باید او را از قائلان به دیدگاه نخست حساب کنیم؛ چراكه حتماً در نگاه اشعری زراره رأی خاصی نداشته که او را از جمهور شیعه جدا کند. بر این اساس در منظر اشعری، زراره قائل است که تمام معارف اضطراری است و نظر و قیاس (روش خاصی در استدلال) در حوزه معرفت، حداقل در معارف بنیادین، یا علم تولید نمی‌کند و یا اصلاً نیازی به آن نیست. شایسته ذکر است كه این پندار اشعری بنا بر دلایلی که ذکر خواهد شد، پذيرفتنی نیست.

اگر بخواهیم با توجه به کلام شهرستانی و اشعری و روایات برجای مانده از زراره، دیدگاه زراره در این مورد را بازسازی كنیم، به نظر می‌رسد بتوان اصل معرفت اضطراری را به زراره نسبت داد؛ زیرا قول همه متکلمان شیعه است، البته با اختلافاتی که دارند.

دیگر شاهد این ادعا، احادیثی است كه زراره در مورد معرفت فطری روايت كرده و به خوبی اعتقاد وی در این زمینه را نشان می‌دهد. در منابع روایی شاهد روایات زیادی ذیل دو آیه قرآنی۱ هستیم، مبنی بر اینکه انسان‌ها قبل از این عالم در معرفت اللّه و بعضی از مبادی معرفت دینی، صاحب معرفت و علم شده‌اند و با معرفت متولد می‌شوند. ذیل این دو آیه، روایات فراوانی در مصادر نخستین شیعه از زراره باقی مانده است۲ که نشان می‌دهد وی این موضوع را با حساسیت و عنایت

1.. این دو آیه شریفه، یکی آیه معروف به آیه فطرت است: (فأقم وجهک الدین حنیفاً فطرة اللّه التی فطرالناس علیها لا تبدیل لخلق اللّه ذلک الدین القیم و لکنّ اکثر الناس لا یعلمون) (سورۀ روم، آيۀ ۳۰) و دیگری (و اذا خذ ربک من نبی آدم من ظهورهم ذریتهم و اشهدهم علی أنفسهم ألست بربکم قالوا بلی شهدنا أن تقولوا یوم القیامه إنّا کنّا عن هذا غافلین) (سورۀ اعراف، آيۀ ۱۷۲).

2.. برای نمونه نک: برقی، المحاسن، ص۲۴۰، ح ۲۲۲، ۲۲۴- ۲۲۵.


اندیشه‌های ‌کلامی خاندان اعین
94

تکلیف به معرفت - را قبول نداشت.۱ بنابراين، او تا میانه راه را رفت و تنها کلیت معرفت اضطراری را پذيرفت و اصل معرفت اضطراری را نفی نکرد. بغدادیان متأخر از او به مرور زمان، معرفت اضطراری را به طور کلی از کلام امامیه حذف کردند.۲

دیدگاه سوم از آنِ کسانی بود که معرفت اکتسابی را پذیرفتند و معرفت اضطراری را انکار کردند. اینان در اینکه اکتساب معارف چگونه و با کدام ابزار حاصل خواهد شد، اختلاف داشتند. گروهی از آنان معتقد بودند که نظر و استدلال، زمانی موجب علم به خداوند متعال می‌شود که رسالت هم در کنار آن باشد. اگر وحی الهی نباشد، با استدلال هم كاری پیش نمی‌رود و این وحی است که عقل را بیدار می‌کند.۳ گروهی دیگر بر این باور بودند که نظر و قیاس، پذيرفتنی و علم حاصل‌شدنی است، چه نبی باشد و چه نباشد؛ به عبارت دیگر، نظر و قیاس به‌تنهایی حجت است.۴

در دیدگاه چهارم گروهی معتقدند که هیچ چیزی جز از طریق تعبد به وحی حاصل نمی‌شود. بعد از رسول، امام حجت بر خلق است و غیر از او حجت دیگری وجود ندارد.۵ این دیدگاه، در صورت صحت انتسابش به امامیان، احتمالاً قول گروهی از امامیه است که اشعری ذیل طرح برخی مباحث کلامی در کتاب مقالات الاسلامیین در معرفی‌شان آورده که در مسائل مختلف اعتقادی بر این باورند که دیدگاهشان همان کلام جعفر صادق علیه السلام است؛۶ به عبارت دیگر، این

1.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۵۲.

2.. برای مطالعه بیشتر در این زمینه نک: امیرخانی، «تطور معرفت اضطراری در مدرسۀ كلامی امامیه در بغداد».

3.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۵۲.

4.. همان.

5.. همان.

6.. برای نمونه نک: همان، ص۳۶.

  • نام منبع :
    اندیشه‌های ‌کلامی خاندان اعین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2655
صفحه از 208
پرینت  ارسال به