93
اندیشه‌های ‌کلامی خاندان اعین

گرچه آنان معتقدند برای به ظهور رسیدن و فعلیت معارفی که در ما نهفته و در خلقت ما قرار داده شده، نیاز به نظر و استدلال است.۱ استدلال درون‌مایه‌های معرفتی موجود در آفرینش ما را زنده می‌کند. به عبارتی دیگر، معارف بالقوه موجود در ما با استدلال بالفعل می‌شود. نکته دیگر اینکه هشام بن‌حکم و اصحاب او دایره بحث از نیاز به نظر و استدلال در معرفت اضطراری را به «معرفت اللّه‌‌» محدود کرده‌اند؛۲ به عبارت دیگر، در باور اینان مابقی معارف اضطراری هستند و نیاز به نظر و استدلال ندارند و فقط معرفت خداوند است که با وجود اضطراری بودن، جز با نظر و استدلال حاصل نمی‌شود.

دیدگاه دوم از آنِ نوبختیان است. حسن بن موسی‌نوبختی، بزرگ متکلم بغداد، بر این باور است که لازم نیست همه معارف اضطراری باشند، بلكه معرفت به خداوند متعال می‌تواند هم کسبی باشد و هم اضطراری.۳ این کلام نوبختی خرق اجماع شیعه در اضطراری بودن معرفت بود و برای نخستین بار در امامیه، سخن از معرفت کسبی به میان آمد. نوبختی معرفت اکتسابی را مجاز می‌دانست، اما لازمه‌ای که قائلان به معرفت کسبی، مثل معتزله، به آن ملتزم بودند - یعنی وجوب

1.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۵۲. در تحلیل این دیدگاه باید در نظر داشت که دو اصل بنیادین در معارف اهل بیت علیهم السلاموجود دارد. این دو اصل مهم برای کسی که با متون شیعی آشنا است، قابل انکار نیست. اصل نخست بحث معرفت فطری و اضطراری است که فوق حد تواتر است و ریشه قرآنی دارد و اصل دیگر، حجیت عقل است و اینکه عقل در نصوص دینی از حجج الهی شمرده شده است. چگونگی جمع بین این دو اصل مهم - که از یک سو قائل به معرفت اضطراری باشیم و از سویی دیگر عقل را حجت بدانیم - باعث پیدایش اندیشه‌های ‌مختلفی بین اندیشه‌ورزان امامی برای تبیین این دو پایه اصلی معرفت‌شناختی مکتب اهل بیت علیهم السلامشده است. به نظر می‌رسد این دو قابل جمع‌اند و تلاش افرادی همچون هشام بن‌حکم، که در دیدگاه نخست ذکر شد، ناظر بر جمع این دو مؤلفه اصلی باشد.

2.. همان.

3.. همان.


اندیشه‌های ‌کلامی خاندان اعین
92

جزئیات اندیشه زراره و خاندانش پی ببریم.

با نگاهی دقیق به اقوال هشت‌گانه‌ای که اشعری در مقالات الاسلامیین برای امامیه در مسئله معرفت اضطراری و اکتسابی ذکر کرده، می‌توان ملاحظه کرد که این هشت فرقه در واقع نماینده سه دیدگاه عمده در این مسئله هستند. دیدگاه نخست از آنِ باورمندان به معرفت اضطراری است كه نظر جمهور شیعیان تا نوبختی است. اینان قائل‌اند همه معارف اضطراری است و همه انسان‌ها در معرفت به معارف اضطرار دارند. به عبارت دیگر، معرفت برایشان حاصل می‌شود و اختیاری در رسیدن به معارف ندارند، چنان‌که تفکر و قیاس ما را به علم نمی‌رساند و خداوند متعال هم انسان را مکلف به نظر و قیاس نکرده است.۱ مؤمن‌الطاق کلیت اضطراری بودن معرفت را پذيرفته بود و معتقد بود با وجود اضطراری بودن معرفت، گاهی خداوند برخی انسان‌ها را از آن محروم می‌کند؛۲ برخلاف جمهور متکلمان شیعه كه قائل بودند همه خلق در معرفت به معارف اضطرار دارند.

مؤمن‌الطاق همچنین معتقد بود خداوند همه، چه كسانی كه به آنان معرفت داده و چه كسانی که به ایشان معرفت نداده، را تکلیف به اقرار کرده است.۳ گویا اصحاب ابومالک حضرمی نیز موافق دیدگاه مؤمن‌الطاق هستند.۴ صحت انتساب این اندیشه به مؤمن‌الطاق، پژوهش بیشتری می‌طلبد؛ اما با توجه به دیدگاه امامیان نخستین که تکلیف را مشروط به استطاعت می‌دانستند، انتساب این سخن به مؤمن‌الطاق و دیگر اصحاب ائمه علیهم السلام را باید با تردید نگریست.

از دیگر باورمندان به دیدگاه نخست، هشام بن‌حکم و اصحاب او هستند؛

1.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۵۱.

2.. همان.

3.. همان.

4.. همان، ص۵۱۔۵۲.

  • نام منبع :
    اندیشه‌های ‌کلامی خاندان اعین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2674
صفحه از 208
پرینت  ارسال به