جزئیات اندیشه زراره و خاندانش پی ببریم.
با نگاهی دقیق به اقوال هشتگانهای که اشعری در مقالات الاسلامیین برای امامیه در مسئله معرفت اضطراری و اکتسابی ذکر کرده، میتوان ملاحظه کرد که این هشت فرقه در واقع نماینده سه دیدگاه عمده در این مسئله هستند. دیدگاه نخست از آنِ باورمندان به معرفت اضطراری است كه نظر جمهور شیعیان تا نوبختی است. اینان قائلاند همه معارف اضطراری است و همه انسانها در معرفت به معارف اضطرار دارند. به عبارت دیگر، معرفت برایشان حاصل میشود و اختیاری در رسیدن به معارف ندارند، چنانکه تفکر و قیاس ما را به علم نمیرساند و خداوند متعال هم انسان را مکلف به نظر و قیاس نکرده است.۱ مؤمنالطاق کلیت اضطراری بودن معرفت را پذيرفته بود و معتقد بود با وجود اضطراری بودن معرفت، گاهی خداوند برخی انسانها را از آن محروم میکند؛۲ برخلاف جمهور متکلمان شیعه كه قائل بودند همه خلق در معرفت به معارف اضطرار دارند.
مؤمنالطاق همچنین معتقد بود خداوند همه، چه كسانی كه به آنان معرفت داده و چه كسانی که به ایشان معرفت نداده، را تکلیف به اقرار کرده است.۳ گویا اصحاب ابومالک حضرمی نیز موافق دیدگاه مؤمنالطاق هستند.۴ صحت انتساب این اندیشه به مؤمنالطاق، پژوهش بیشتری میطلبد؛ اما با توجه به دیدگاه امامیان نخستین که تکلیف را مشروط به استطاعت میدانستند، انتساب این سخن به مؤمنالطاق و دیگر اصحاب ائمه علیهم السلام را باید با تردید نگریست.
از دیگر باورمندان به دیدگاه نخست، هشام بنحکم و اصحاب او هستند؛