به گفته نجاشی،۱ ابوالجارود تا قبل از قیام زید، با وجود برخی عقاید انحرافی، هنوز از امامیه بود و بعد از قیام زید تغییر عقیده داد. بر این اساس، میتوان گفت كه همراهی زراره با ابوالجارود تا قبل از تغییر عقیده و زیدی شدن ابوالجارود بوده و پس از آن زراره وی را رها کرده است؛ چرا که نهتنها هیچ روایتی همراهی زراره و دیگر اعضای خاندان اعین با قیام زید را گزارش نكرده، بلکه بر اساس گزارشها، زراره مبنای فکری زید درباره قیام را رد كرده است.۲
در مجموع شاید بتوان گفت که چون زراره از فرزندان کوچک خاندان اعین بود، ابتدا تحت تأثیر برادرانش، همچون حمران و عبدالملک، در اوایل جوانی به اهلبیت علیهم السلام میگرود و سپس بر اساس برخی از عوامل، اندیشه تندی درباره اهل سنت پیدا میکند که از نشانههای آن مصاحبت با افرادی همچون ابوالجارود است؛ هرچند زراره پس از زیدی شدن ابوالجارود، از او جدا میشود.
خاندان اعین و کلام
دادههای منابع کلامی شیعه و اهل سنت فعالیت کلامی خاندان اعین را فراتر از فراگیری و نقل صرف روایات اعتقادی نشان میدهد و یک خط فکری را برای آنان ترسیم میكند. فعالیتهایی همچون نظریهپردازی، پیگیری نظریات از سوی نسل بعد، تألیف کتب دقیق علمی، مناظرات و شاگردپروری در پرونده کلامی این خاندان قابل مشاهده است. این تلاشها، در کنار روش علمی آنان در مباحث کلامی، یعنی بهرهگیری همزمان از نصوص دینی و عقل، این مسئله را قابل پیجویی میکند که شاید بتوان این خاندان را یک گروه فکری در شیعیان کوفه