133
اندیشه‌های ‌کلامی خاندان اعین

زراره در این زمینه باید گفت کلام اشعری، که زراره قائل است خداوند علیم و بصیر نیست تا آنها را خلق کند۱، صحیح نیست؛ ‌‌‌چرا که منظور زراره از حدوث علم الهی، علم فعلی بوده و اشاره‌‌ای ‌به علم ذاتی خداوند نداشته است.

علم مستور و علم مبذول

از نظر امامیه علم فعلی خداوند به علم مستور و علم مبذول تقسیم شده است. سرآغاز شکل‌گیری این بحث، دغدغه متکلمان امامیه درباره تبیین پیچیدگی‌های ‌مسئله مهم بداء بوده است.۲ در اندیشه خاندان اعین نیز علم فعلی خداوند بر دو گونه دانسته شده است: علم مستور و علم مبذول. ضریس بن‌عبدالملک بن‌اعین نقل می‌کند که امام باقر علیه السلام فرمود: «خداوند دارای دو نوع علم است: علم مبذول و علم مستور. علم مبذول به ملائکه و انبیا و ما اهل‌بیت علیهم السلام داده شده است و علم مستور در ام‌الکتاب نزد خداوند است و زمانی که از ام‌الکتاب خارج شود، عملی می‌شود».۳ اگرچه این اندیشه برای حل معضل بداء مطرح شده

1.. فالفرقة الاولى منهم «الزراریة» اصحاب «زرارة بن اعین الرافضى» یزعمون ان اللّه لم یزل غیر سمیع و لا علیم و لا بصیر حتى خلق ذلك لنفسه و هم یسمّون «التیمیة» و رئیسهم زرارة بن اعین‏ (اشعری، مقالات الاسلامیین، ص‌۳۶).

2.. برای نمونه نک: کلینی، الکافی، ج۱، ص ۱۴۷ ؛ عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۲، ص ۲۱۶. شايسته ذکر است که درباره مسئله بداء سؤالات متعددی ایجاد شده بود: آیا اعتقاد به وقوع بداء منجر به نسبت دادن جهل به خداوند نمی‌شود؟ آیا بعد از اینکه پیامبران از وقوع امری خبر دادند، سپس بداء حاصل شد و آن امر واقع نشد، پیامبران متهم به کذب نخواهند شد؟ ائمه علیهم السلام با تأکید بر اینکه علم فعلی خداوند بر دو گونه است، به این اشکالات پاسخ داده‌اند. اين دو گونه علم در لوح محو و اثبات و لوح دیگری به نام ام الکتاب ثبت شده‌اند. در ام الکتاب همه چیز، از جمله قضای نهایی تمام امورات، ثبت شده و تنها خداوند به آن آگاه است.

3.. حدثنا محمد بن إسماعیل عن علی بن الحكم عن ضریس عن أبی جعفر علیه السلام قال سمعته یقول إن للّه علمین علم مبذول و علم مكفوف فأما المبذول فإنه لیس من شی‏ء یعلمه الملائكة و الرسل إلا و نحن نعلمه و أما المكفوف فهو الذی عنده فی أم الكتاب إذا خرج نفذ (صفار، بصائر الدرجات، ص۱۰۹).


اندیشه‌های ‌کلامی خاندان اعین
132

اندیشه زراره را در خصوص علم، سمع و بصر که از شعب علم به حساب می‌آیند، مطرح کرده است.۱ شهرستانی مانند بغدادی، قول کلی را به زراره نسبت می‌دهد و می‌گوید زراره معتقد است که علم و قدرت و حیات، بلکه همه صفات الهی، نخست وجود نداشتند و سپس حادث شدند.۲ سمعانی در الانساب۳ و ابن‌جوزی در کتاب تلبیس ابلیس۴ همین قول کلی را به زراره نسبت داده‌اند.

از محققان معاصر اهل سنت، علی سامی النشار۵ و از مستشرقان، ژوزف فان‌اس۶ معتقدند دیدگاهی که در آن صفات به صورت کلی مطرح شده است، تعمیمی از ناحیه دیگران است و سخن زراره نیست. قول زراره مسئله علم و ادراک ‌است و گروهی بی‌اساس آن را تعمیم داده‌اند و گفته‌اند که اگر کسی در باب علم حرفی بزند، حتماً در باب قدرت، اراده و دیگر صفات نیز همین حرف را مطرح می‌کند. در جمع‌بندی این سخنان باید گفت آنچه می‌توانیم به یقین به زراره نسبت دهیم، قول اشعری است؛ ‌‌‌چرا که عبارات کتاب مقالات الاسلامیین، با همه تعصباتی که اشعری در بعضی موارد اعمال می‌کند، از جهاتی سنجیده‌تر و دقیق‌تر از کتاب الفرق بین الفرق بغدادی و حتی ملل و نحل شهرستانی است. افزون بر این، اشعری از نظر زمانی مقدم بر همه آنان است. اما با توجه به اندیشه امامیه و

1.. و بدعته منسوبه الیه، قوله بانّ اللّه عز وجل لم یکن حیاً و لا قادراً و لا سمیعاً و لابصیراً و لا عالماً و لا مریداً حتی خلق لنفسه حیاه و قدره. و علماً و اراده و سمعاً و بصراً فصار بعد اَنْ خلق لنفسه هذه الصفات، حیاً، قادراً، عالما (بغدادی، الفرق بین الفرق ص ۵۲).

2.. شهرستانی، الملل والنحل، ج ۱، ص ۲۱۸.

3.. سمعانی، الانساب، ج ۶، ص ۲۷۷.

4.. وکان ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زرارة بن اعین یقول یقول لم یکن الباری قادراً حیاً. عالماً فی الازل حتی خلق لنفسه هذه الصفات تعالی عن ذلک (ابن‌جوزی، تلبیس ابلیس، ص ۸۴).

5.. سامی النشار، نشأه الفکر الفلسفی فی الاسلام، ج ۲، ص۲۲۰.

6.. فان.اس، علم الکلام والمجتمع، ص ۴۵۶.

  • نام منبع :
    اندیشه‌های ‌کلامی خاندان اعین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2179
صفحه از 208
پرینت  ارسال به