تا آن جا پیش میرود که از عبد الملک بن مروان میخواهد امام را از میان بر دارد تا حکومت، استقرار خود را از دست ندهد. عبد الملک نامهای به حجّاج مینویسد و یادآوری میکند که آل ابو سفیان به علّت بد رفتاری با اهل بیت علیهم السلام دوام نیاوردند. امام که به علم الهی از این ماجرا آگاه بود، با نگارش نامهای به عبد الملک از زمان و محتوای نامهٔ حجّاج به او خبر میدهد و اضافه میکند که خدا بدین جهت، بر عمر او افزوده است. این کار، حیرت عبد الملک را در باره علم امام بر میانگیزد.۱
در این اوضاع که بدترین شرایط سیاسی و خفقان در دوران امامت است، امام مجبور به رعایت تقیّه میشود۲ تا آنکه با روی کار آمدن عمر بن عبد العزیز، خفقان سیاسی کاهش مییابد.
گفتنی است که تقیّه در آن شرایط، اهمّیت و کاربرد بالایی داشته است. توضیح امام سجّاد علیه السلام این اهمّیت را روشن مینماید:
امام فرمود: «كسى كه امر به معروف و نهى از منكر را ترك گوید، همچون كسى است كه كتاب خدا را كنار نهاده و بدان پشت كرده است؛ مگر آنكه در تقیّه باشد». از امام پرسیدند: تقیّه چیست؟ فرمود: «ترسد از جبّار ستمكار كه تعجيل نمايد در عقوبت او يا طغيان كند در تعذيب او».۳
شرایط فرهنگی
در حالی که فضای جاهلی با رحلت پیامبر، بار دیگر قوّت گرفته۴ و نمود
1.. بخشی از آن نامه چنین است: «أما بعد: فانظر دماء بنی عبد المطّلب فاحقنها و اجتنبها، فإنّي رأیتُ آل أبي سفیان لمّا ولعوا فیها لم یلبثوا إلّا قلیلاً والسلام». بصائر الدرجات، ص ۳۹۷.
2.. کشف الغمّة، ج ۲، ص ۱۰۳؛ الطبقات الکبری، ج ۵، ص ۲۱۴.
3.. الطبقات الکبری، ج ۵، ص ۲۱۴؛ کشف الغمّة، ج ۲، ص ۳۱۵؛ کشف الغمّة، ترجمه و شرح زوارهای، ج ۲، ص ۲۹۹.
4.. الاختصاص، ص ۶؛ رجال الکشّی، ص ۱۲۴.