مدینه هنگامی به مکّه میرفتند که امام سجّاد علیه السلام نیز برای انجام اعمال خارج میشد؛ اگرچه در این میان، پرسشی از امام صورت نمیگرفت و اگر کسی چیزی میپرسید، انگیزه برای نقل آن، بسیار اندک بود و یا وجود نداشت.۱
این رویّه در عصر امام باقر علیه السلام و بعد از آن، به کلّی دگرگون شد و توجّه گستردهای به ناحیهٔ امامت شد. در این دوره برای حلّ معضلات، به ائمّه و شیعیانشان مراجعه میشد و رویکردی عمومی بر خلاف دورهٔ پیشین شکل گرفت:
حتّى صار الناس یحتاجون إلیهم من بعد ما کانوا یحتاجون إلی الناس.۲
تا آنکه کار آنها به جایی رسید که مردم بدانها نیازمند شدند، پس از اینکه آنها به مردم نیاز داشتند.
و علاوه بر آن، بخش قابل ملاحظهای از پرسشهای مسلمانان در دورهٔ صادقین علیهما السلام در همان سفر حج پاسخ داده میشد.
توجّه جامعه اسلامی به جایگاه شیعیان و پذیرفتن اجتماعیِ ایشان به عنوان گروهی اثرگذار (شیعة جعفر علیه السلام) تا اندازهای بود که امام صادق علیه السلام آنها را به رعایت نکاتی، هرچند تقیّهای توصیه میکرد:
ای گروه شیعه که به ما منسوب هستید! برای ما زینت باشید، مایه ننگ و عار ما نباشید. چه مانعی دارد که همانند یاران علی علیه السلام، در بین مردم باشید؟ به طوری که اگر مردی از یاران او در بین قبیلهای قرار میگرفت، امام و مؤذّن آنها بود و صاحب امانت و محافظ مال آنان بود. مریضان آنان را عیادت کنید و در تشییع جنازهٔ آنان حاضر شوید و در مساجدشان نماز بخوانید. نگذارید در امر خیر، از شما پیشی گیرند. به خدا قسم، شما سزاوارتر از آنها به آن