دانشگاه لندن است.۱ یکی از معروفترین کتاب هایی که لمبتون نوشته، دولت و حکومت در اسلام۲ نام دارد. او در این کتاب در بارهٔ شیعیان مینویسد:
شیعه در ابتدا یک جنبش سیاسی _ مذهبی بود که معتقد بود رهبری جامعهٔ اسلامی بر عهدهٔ علی [علیه السلام] و فرزندان ایشان است؛ امّا بعدها بر اثر وقایعی که اتّفاق افتاد، این مذهب تبدیل به نوعی پوشش برای تمامی جنبشهای اسلامی شد.۳
وی معتقد است:
تفکّر شیعه تا زمان امام صادق[علیه السلام] وجود نداشته و پس از آن با تلاشهای هشام بن حکم به ثمر نشسته است. این دکترین بیشتر جنبهٔ دینی داشته تا جنبهٔ سیاسی.۴
او در ادامه با تحلیلی از عنصر عصمت در اندیشهٔ شیعی، میگوید:
شیعیان معتقدند که امام به عنوان جانشین پیامبر باید معصوم بوده و از خطا، هم در عمل و هم در گفتار، مبرّا باشد. این اندیشه، بر خلاف اندیشهٔ دیگری است که پیش از آن، مقبول شیعیان بود؛ مانند هشام بن حکم که معتقد بود نیازی به عصمت پیامبر نیست... بیگناهی و عصمت پیامبران و امامان، نقش مهمّی در امامت نزد شیعیان دارد؛