43
نقش عناصر تاریخی در تبیین عقاید اهل بیت علیهم السلام

نیست «قُل لآ أَمْلِكُ لِنَفْسِى نَفْعًا وَلَا ضَرًّا»‌۱... ابن مکتوم از اصحاب خاص پیغمبر صلّی الله علیه وآله کور بود، نه او بیناییِ خود را از پیغمبر خواست و نه پیغمبر چنین کاری کرد. عقیل برادر علی [علیه السلام] کور بود، نه این به برادر خود دخیل بست و نه او عقیل را به چنین حاجتی رسانید. ولی شما می‌گویید: تربت امام، شفای هر درد و امان از هر بلایی است... امام هر که باشد، تنها برای زمان خود امام است، نه برای زمان‌های دیگر؛ چنان که در کافی رسیده: «کلّ إمام هادٍ للقرن الذي هو فیه»۲.

وی در ادامه، همان گفته‌های کسروی را تکرار می‌کند.

سیّد ابو الفضل برقعی

برقعی ابتدا سؤالاتی در زمینهٔ عقاید شیعه مطرح کرد؛ امّا پس از چندی با شدّت تمام، به انتقاد و نفی برخی از آموزه‌های شیعی پرداخت. عقاید خاصّ او در موضوعاتی مانند علم و عصمت و امامت منصوص اهل بیت علیهم السلام در بیشتر کتاب هایش دیده می‌شود. مقدّمه وی بر کتاب شاهراه اتّحاد، تألیف آقای قلمداران، محصول اندیشه او را به اجمال، انعکاس داده است.۳ او در این مقدّمه، ضمن متّهم کردن شیعه به اختلاف‌انگیزی، نصّ بر امامت را به شدّت نفی می‌کند۴و می‌نویسد:

مخفی و پوشیده نیست که فرقه شیعه امامیه، مسئلهٔ امامت را از اصول دین و مذهب، و آن را منصوص از جانب خدا و رسول صلّی الله علیه وآله می‌‌داند... مدرک و مستند شیعه در این گفتار و عقیده، فقط اخبار و احادیثی است که در کتبشان ذکر شده... امّا مدّعیان تشیّع بر

1.. سورۀ اعراف، آیۀ ۱۸۸.

2.. اسرار هزار ساله، باب دوم: امامت.

3.آثار وی در حال حاضر، به شدّت مورد استفادهٔ وهابی‌ها است.

4.. جالب این‌که خود وی کتابی به نام عقل و دین تألیف نموده و در آن به ادلّهٔ امامت، بر اساس کتاب و سنّت استناد کرده است.


نقش عناصر تاریخی در تبیین عقاید اهل بیت علیهم السلام
42

مسلمانان به «مهدی» به همین جهت است. شیعیان، امام را مهدی می‌دانستند؛ امّا تقیّه می‌کردند تا آن‌که موضوع غیبت امام پیش آمد و وکلا و نوّاب، امور را به دست گرفتند و توقیعاتی را از آن ناحیهٔ مقدّسه می‌آوردند تا آن‌که صیمُری، نایب چهارم، اعلام کرد که دیگر بابی در کار نیست. شیعیان در این مدّت خود را فرقه ناجیه دانستند و روایاتی را عرضه کردند که به این موارد اشاره داشت، همچون:

هر که بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، بی‌دین مرده است... خدا ما را از آب و گِل بالاتری آفریده و شیعیان ما را از بازمانده آن آب و گل پدید آورده....۱

علی اکبر حکمی‌زاده

وی با تأثیر پذیری از اندیشه‌های ضدّ شیعیِ احمد كسروی، كتاب اسرار هزار ساله را با هدف نقد آثار شیعی و با زبانی تند نگاشت.۲ حکمی‌زاده در بخش هایی از این کتاب، با ضعیف نشان دادن روایات و یا تأویل آنها، مطلوب ذهنی خود را مبنی بر انکار مقامات امام (مانند علم و عصمت)، برداشت می‌کند. در گفتار دوم این کتاب، در باب امامت به مباحثی از قبیل رد مقام امامت، بالاتر بودن مقام امامت از نبوّت، رد مصحف فاطمه علیها السلام، علّت نیامدن اسامی ائمّه در قرآن، رد باب الحوائج بودن ائمّه و شفا دادن آنها، رد امامت در غیر زمان خودشان و... می‌پردازد. برای نمونه درباره علم غیب می‌نویسد:

قرآن در چند جا می‌گوید: «خود پیغمبر غیب نمی‌داند» [و] در چند جا می‌گوید: «او هم بشری است مانند دیگران؛ جز این‌که به او وحی می‌شود». و می‌گوید: «او مالک سود و زیان خود

1.. همان جا.

2.امام خمینی( كتاب كشف الاسرار خود را در نقد همین كتاب، تألیف و منتشر کرد.

  • نام منبع :
    نقش عناصر تاریخی در تبیین عقاید اهل بیت علیهم السلام
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5155
صفحه از 211
پرینت  ارسال به