به كسى بگروم كه به زنى وصیّت مىكند؟ گفت: «[امام] حسن در این كار، به جدّش حسین بن على[علیهما السلام] اقتدا كرده است؛ چون حسین [بن علی] نیز در ظاهر امر، به خواهرش زینب وصیت كرد؛ ولى هر دستوری كه در ظاهر از زینب صادر مىشد، در حقیقت از على بن الحسین[علیهما السلام] مىرسید و این كار، پوششى بود كه در زیر آن، جان على بن الحسین محفوظ بماند».۱
این موارد به خوبی نشان از آن دارد که ناحیهٔ امامت و شیعیان، با زوایا و تفاصیل موضوع امامت به خوبی آشنا بودهاند و با آمادگیِ مناسبی تلاش داشتند تا موضوع امامت و لوازم آن را در سطح جامعه شیعی به کار گیرند.
چنانکه دیده میشود، تبیین اجمالی اصل امامت در دشوارترین شرایط، با درایتی خاص به تبیین تفصیلی ختم میشود. فهم یک تازه مسلمان در این دوره نسبت به دورههای پیشین، به خوبی حاکی از رشد فرهنگ امامت است.
جمعبندی ونتیجهگیری
با توجّه به آنچه گذشت، نقش عناصر تاریخی، در ابعاد سیاسی، فرهنگی اجتماعی و در پارهای موارد اقتصادی، در روند تبیین عقاید اهل بیت علیهم السلام که ریشه در قرآن و سنّت دارد، موضوعی انکارناپذیر است.
گوناگونی حوادث و شرایط پیشِ روی حاملان شریعت، چارهای جز حرکت هوشمندانه برای پیریزی و تثبیت معارف الهی و نیز شبههزدایی در برابر انواع پرسشها و آفتهای فکری باقی نمیگذارد. این مهم، همان مسیری است که اهل بیت رسالت آن را در فرآیندی اجمالی _ تفصیلی پی گرفتهاند تا آن گونه که شایستهٔ عمق معارف و مقام خاتمیت دین اسلام است، به وظیفهٔ اصیل خود عمل نمایند. با این ملاحظه، آموزههای