به عنوان گواه آمده است که در دوره نخستین، خصوصاً در سخنان امیر المؤمنین علیه السلام و صحیفه سجّادیه نیز به چشم میخورد:
اَشْهَدُ أن لا اِلهَ اِلَا اللَّهُ وحْدَهُ لا شَریكَ لَهُ كَما شَهِدَ اللَّهُ لِنَفْسِهِ وشَهِدَتْ لَهُ مَلائِكَتُهُ واُولُوا الْعِلْمِ مِنْ خَلْقِهِم.۱
شهادت میدهم كه معبود حقّى جز «اللَّه» نيست، كه شريكى ندارد؛ همان گونه كه خداوند خود در بارهٔ خود شهادت داده، و فرشتگانش و صاحبان علم در میان مخلوقاتش نیز بر آن شهادت دادهاند.
سپس در عبارتهای مختلفی، بر جایگاه حجّت در نظام الهی تأکید شده است. در بخش دیگری از این زیارت، خطاب به ائمّه آمده است:
إلی اللهِ تدعون و علیه تدلّون و به تؤمنون و له تُسلّمون و بأمره تعملون و إلی سبیله تُرشدون و بقوله تَحکُمون.
شما خلق را به سوی خدا دعوت میکنید و بر طریق او دلالت مینمایید و به خدا ایمان دارید و تسلیم او و مطیع فرمان او هستید و به راه خدا، خلق را هدایت مینمایید و به کلام او حکم میکنید.
در بُعد امامت نیز آداب سخن گفتن با امام، تعلیم داده شده است؛ ابتدا با سلام و درود بر امام شروع شده و پس از برشمردن برخی اوصاف، با جملهٔ «و رحمة الله و بركاته» به پایان رسیده است. آن گاه در تبیین مفهوم امامت و ارتباط آن با سیاست که از جمله لوازم درک عمیق واقعه غدیر است، صریحاً زمامدارى و سیاستمدارى از صفات و شئون ائمّهٔ معصومین علیهم السلام بر شمرده شده است: «قادة الامم و ساسة العباد»۲.
همچنین در تبیین مفهوم تولّی و تبرّی، امام به محتوای روایات ائمّه در دورههای پیشین، همانند روایات غدیر، سفینه و... اشاره کرده و