171
نقش عناصر تاریخی در تبیین عقاید اهل بیت علیهم السلام

شبهه می‌کردند.۱در این شرایط سخت، بیشترین امور با مباشرت خواص و تنها با نظارت امام انجام می‌شد؛ حتّی پاسخ دادن به برخی از پرسش‌ها به اصحاب واگذار شده بود. شخصیت‌هایی نظیر علی بن یقطین و هشام بن حکم، در کنار سازمان وکالت،۲ عهده‌دار امور مختلف شیعیان بودند و از این طریق، به پرسش‌ها پاسخ می‌دادند و گاه در مناظرات شرکت می‌کردند. برای نمونه، یونس بن عبد الرحمن در باره محمّد بن حکیم از قول حمّاد می‌گوید:

كان ابو الحسن علیه السلام یأمر محمّد بن حكیم أن یجالس أهل المدینة فی مسجد رسول الله صلّی الله علیه وآله و أن یكلّمهم و یخاصمهم.۳

امام كاظم علیه السلام به محمّد بن حكیم دستور مى‏داد تا با مردم مدینه در مسجد رسول خدا صلّی الله علیه وآله نشست و برخاست کند و با آنان به بحث و گفت‌وگو بپردازد.

در نمونهٔ دیگر، محمّد بن فلان رافعی می‌گوید:

من پسرعموی زاهدی داشتم. امام موسی بن جعفر علیه السلام به او فرمود: «دنبال تفقّه برو و درجست‌وجوی حدیث بر آی». گفت: از چه کسی [حدیث بشنوم]؟ امام فرمود: «از فقهای اهل مدینه [بشنو] و سپس آن حدیث را بر من عرضه کن».۴

این سیاست امام، بسیار موفّقیت‌آمیز بود؛ چنان که می‌توان انعکاس آن‌ را در روایتی از محمّد بن حکیم مشاهده کرد که می‌گوید:

به امام موسی کاظم علیه السلامعرض کردم: فدای شما شوم! ما در دین فقیه شدیم و خداوند به وسیله شما، ما را به گونه‌ای از مردم بی‌نیاز نمود که اگر جماعتی از ما در مجلسی حاضر باشند،

1.. شاید بتوان گفت همین شبهه را از مواردی دانست که زمینه را برای پیدایش و گسترش فرقهٔ واقفه پس از شهادت امام کاظم علیه السلام فراهم کرد. (ویراستار)

2.. همان، ص ۲۲۹ ـ ۲۳۱.

3.. همان، ص ۴۵۳.

4.. بصائر الدرجات، ص ۲۵۷.


نقش عناصر تاریخی در تبیین عقاید اهل بیت علیهم السلام
170

۳. دوره امام کاظم و امام رضا علیهما السلام (تثبیت و تصحیح اندیشه)

هرچند دوره ۳۵ سالهٔ امام کاظم علیه السلام غالباً تحت مراقبت شدید و یا در حصر و زندان سپری شد؛ امّا در این دوره که تا حدود سال ۲۰۳ هجری ادامه داشت، تبیینِ کاملاً مفصّل‌تر و عمیق‌تری نسبت به دوره پیشین، در قالب پاسخ به شبهات صورت پذیرفت. در این دوره، منظومه معرفتی امامت با پاسخ به شبهات آن، تکمیل و برای کاربردی شدن در دوره پیش از غیبت، آماده شد.

فشارهای سیاسی بر امام کاظم علیه السلام در برهه‌ای از زمان، مخصوصاً در دوره زندان، تا آن جا بود که شیعیان تا مدّتی، از زنده بودن امام نیز بی‌اطلاع بودند. از یونس نقل شده كه گفته است:

با هشام بن حكم هنگام نماز عشا،‌در مسجدش بودم. مسلم صاحب بیت الحكمه آمد و گفت: «یحیى بن خالد [برمکی] می‌گوید: من دین رافضى‏ها را باطل كردم؛ زیرا آنها معتقدند كه دین، پایدار نیست مگر به ‌وسیله امامى حىّ و زنده. اكنون نمی‌دانند امامشان زنده است یا مرده!». هشام گفت: «ما وظیفه داریم كه اعتقاد به ‌حیات و زنده بودن امام داشته باشم. یا او زنده و حاضر است پیش ما، یا متوارى و پنهان است. تا خبر مرگش نیامده، ما او را زنده می‌دانیم»؛ مثالى نیز در این مورد زد و گفت: «مردى اگر با زن خود هم‌بستر شد، بعد به مسافرت‏ مكّه رفت یا در اطراف به سیاحت پرداخت، ما باید بگوییم او زنده است، تا وقتى ثابت شود كه از دنیا رفته است...».۱

بی‌اطّلاعیِ شیعیان از وضعیت امام کاظم علیه السلام، چندان به درازا کشید که حتّی برخی، از «قائم» بودنِ امام سخن می‌راندند۲ و بدین ترتیب، ایجاد

1.. رجال الکشّی، ص ۱۷۲.

2.. صرف بروز این شبهه در زمان امام کاظم علیه السلام، نشان می‌دهد که شیعیان با مفهوم «قائم» آشنایی بسیاری پیدا کرده بودند و هر چند اجمالاً، می‌دانستند که شخص قائم، غیبت نیز خواهد داشت. این خود، شاخص دیگری برای رشد و تکامل معارف امامت در عصر صادقین( است. (ویراستار)

  • نام منبع :
    نقش عناصر تاریخی در تبیین عقاید اهل بیت علیهم السلام
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5319
صفحه از 211
پرینت  ارسال به