علمی گسترده را از جانب خداوند برای ائمّه اثبات مینماید. روایت سَدیر از امام صادق علیه السلام، یکی از نمونههای مشهور از این دست روایات است که به خوبی از ارائه آموزه علم امام و رواج آن حکایت میکند و میتواند در تشخیص میزان و کیفیت دانش امامیه در این باره حکایت کند.۱ سَدیر نقل میكند که به همراه ابو بصیر یحیی البزار و داود بن كثیر در مجلس امام حضور یافتیم. حضرت با ناراحتی وارد شد و فرمود:
شگفتا از مردمانی که گمان میکنند ما علم به غیب داریم؛ در حالی که جز خداوند کسی به غیب آگاه نیست!
پس از آن، حضرت داستان پیدا نكردن كنیزش را به عنوان شاهد میآورد؛ امّا در ادامهٔ گفتوگو، امام با مقایسه دو آیه «ٱلَّذِىعِندَهُ عِلْمُ مِنَ ٱلْكِتَاب » و آیه «قُلْ كَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدَاً بَيْنِى وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِندَهُ عِلْمُ ٱلْكِتَاب» و تبیین این دو آیه، با اشاره به سینه خویش میفرماید:
علم الكتاب ـ و الله كلّه عندنا.
به خدا قسم، تمامی علم کتاب در نزد ما است.۲
در نمونهٔ دیگر، ابو بصیر از امام صادق علیه السلام نقل میکند:
برای خدا دو گونه علم است: علمی مکنون و مخزون که تنها خودش به آن آگاه است و بداء از این دسته است. و [دوم] علمی که به ملائکه و رسل و انبیا تعلیم کرده و ما نیز به اینگونه علم، آگاهیم.۳
با بررسی تعداد و محتوای این گونه روایات، میتوان دریافت که در عصر صادقین علیهما السلام، فراوان بودن و خطاناپذیر بودنِ علم امام، به عنوان امتیازی ویژه و دور از دسترس دیگران، جا افتاده و باور عمومی در میان اصحاب،