پاسخ به شبهات و تثبیت اندیشهٔ نبوی به کار گرفتند. در نتیجه، آنچه در مجموع روایات این دوره به روشنی مشهود است، رفع و دفع شبهات از دانشهای تولید شده در دوره قبل است؛ به نحوی که مشابهتهای فراوانی میان روایات و مفاهیم این دو دوره یافت میشود. بنابر این، به دلیل پیشرفتهای علمی شیعیان و گستردگی حضور ایشان در مناطق مختلف و شکلگیری مدارس علمی شیعی، و نیز به دلیل نظارتهای مستمرّ سازمان وکالت بر عموم فعّالیتهای شیعیان و عالمان شیعه، موفّقیت بینظیری در رفع و دفع شبهات و تثبیت اندیشهٔ شیعی به دست آمد.
گرچه خفقان سیاسی در دورهٔ متأخّر، مانع از وسعت فعّالیت امامان میشد؛ امّا گسترش و تعدّد عناصر تاریخی در جنبههای گوناگون سبب شد تا اهل بیت علیهم السلام با برنامهای دقیق، فضای توسعه یافتهٔ علمی و پر رونق شیعی را در تمرینی شصت و اندی ساله، برای دوران غیبت آماده سازند. عدم چالشهای جدّی اعتقادی در اصول بنیادین عموم جامعهٔ شیعه در این دوره، بیانگر حفظ قدرت علمی شیعیان در پرتو آموزههای اهل بیت علیهم السلام است. از آن پس، عموم جامعهٔ شیعه در کمال آرامش، زوایا و کارکردهای موضوع امامت و غیبت امام دوازدهم را تمرین میکند. البته گاهی افرادی خاص یا گروههایی در مناطق دور دست، دچار شبهاتی شدهاند؛ امّا بیتردید این حوادث استمرار نیافته است و حتّی نقلهای متأخّر از دوره غیبت که از اختلافات شیعیان حکایت دارند نیز خود، به این مطلب معترفاند که این دیدگاهها به سرعت منزوی شده است.
دقّت در این فرآیند، به خوبی نشان میدهد که سیر تبیین معارف اهل بیت، چگونه از اجمال به تفصیل و در سایهٔ عناصر گوناگون تاریخی طی شده است؛ بی آنکه خللی به منظومهٔ معرفتی شیعیان بر پایهٔ قرآن و سنّت وارد آورد. بنابر این، همان گونه که در مقایسه با دیدگاه رقیب ملاحظه میشود، نگاه پیوسته به جریان امامت و زوایای نشر معارف و میزان امکان