سوی عالمان و دانشآموختگان برای فراگیری و نشر علوم، به مراکز و مدارس علمی صورت میگرفت و حتّی امور برخی شهرها نظیر قم نیز یا با تدبیر شیعیان اداره میشد یا حاکم آن، یک عالم شیعی بود.۱ گزارشهای فراوان از ارسال هدایا و خمس به نزد امامان و یا وکلای آنان، نشان از رونق فعّالیتهای شیعیان حتّی در مناطق دور دست دارد.
گزارشهای مفصّل شیخ طوسی و مرحوم نجاشی از شرایط شیعیان و گستردگی دستگاه وکالت و نوّاب اربعه در بغداد، کوفه، بصره، سمرقند، کشّ۲ و قم۳، و... گویای فعّالیتهای فراوان علمی و فراگیر شدنِ اندیشه شیعی در آن مناطق است و نشان میدهد که پیدایش زمینههای مناسب برای ترویج اندیشهٔ شیعی، در طول دورهٔ پیش از آغاز غیبت صغرا، به درستی صورت گرفته است.۴
جمع بندی
جامعهای که پیامبر صلّی الله علیه وآله در آن به نبوّت بر انگیخته شد، فاصلهٔ بسیار زیادی با جامعهای کمالجو و الهی داشت؛ امّا تلاشهای پیامبر برای ایجاد یک جامعه توحیدی، بستر مناسبی برای فراگیری معارف الهی فراهم نمود و در همان دوره، جوانب مختلفی از معارف با لحاظ تمامی شرایط بازگو گردید. پس از رحلت پیامبر، عناصر تاریخی اجازهٔ تبیین گسترده و عمومی
1.. رجال النجاشی، ص ۳۷۱.
2.. این شهر تاریخی در ماوراء النهر، امروزه «شهر سبز» خوانده میشود. (ویراستار)
3.. به گواهی تاریخ،مردم قم زیر بار حاکمان منصوب از سوی خلیفه نمیرفتند و فشار برای تمکین آنان، به شورش یا خشونت میانجامید. از این رو، حالتی شبیه خود مختاری داشتند و یا حاکمی با گرایش شیعی به قم اعزام میشد. ر.ک: حاکمان قم، سیّد محمّد دلاّل موسوی و مرتضی بهرامی خشنودی، کنگرهٔ حضرت معصومه علیها السلام. (ویراستار)
4.رجال النجاشی، ص ۳۵۰؛ الغیبة، بخشهای مختلف آن.