یک کتابچه نقل میکند ۱ که در زمان امام عسکری علیه السلام انتشار مییابد.۲ در نمونهٔ دیگر، محمّد بن علی از نیشابور، هفتاد ورقه سؤال را برای پاسخگویی نزد امام میآورد تا جوابهای دریافتی را منتقل نماید.۳
امام، گاه به اقتضای شرایط و محدود شدن، نشر معارف را به حلقههای بعدی اصحاب میسپرد. یونس بن عبد الرحمن در این باره از قول حمّاد میگوید:
امام كاظم علیه السلام به محمّد بن حكیم دستور مىداد تا در مسجد رسول خدا صلّی الله علیه وآله بنشیند و با آنان به بحث و گفتوگو بپردازد.۴
در نمونهٔ دیگر، محمّد بن فلان رافعی میگوید:
من پسر عموی زاهدی داشتم. امام موسی بن جعفر علیه السلام به او فرمود: «دنبال نفقه برو و درجستوجوی حدیث بر آی». گفت: از چه کسی؟ امام فرمود: «از فقهای اهل مدینه، و سپس آن حدیث را بر من عرضه کن».۵
این سیاست امام، بسیار موفّقیتآمیز بود؛ تا جایی که میتوان انعکاس آن را در روایتی مشاهده نمود که محمّد بن حکیم میگوید:
به امام موسی کاظم علیه السلام عرض کردم: فدای شما شوم! ما در دین، فقیه شدیم و خداوند به وسیله شما، ما را به گونهای از مردم بینیاز نمود که اگر جماعتی از ما در مجلسی حاضر باشند، هیچ مردی از دوستش سؤالی نمیکند، جز اینکه او این مسئله و پاسخ آن را میداند. این به برکت منّتی است که خداوند به وسیله شما بر ما