123
نقش عناصر تاریخی در تبیین عقاید اهل بیت علیهم السلام

گذاشته است.۱

حضور عالمان فرهیخته‌ای مانند هشام ‌بن ‌حکم نیز غنای خاصّی به روح مباحث عقیدتی و دفع شبهاتِ رواج یافته یا طراحی شده، داده بود. برای نمونه، یحیى بن خالد برمکی پس از زندانی کردن امام کاظم علیه السلام، به هشام بن‌حکم پیام می‌فرستد و می‌گوید:

من دین رافضى‏ها را باطل كردم؛ زیرا آنها معتقدند كه دین پایدار نیست، مگر به وسیلهٔ امامى حىّ و زنده.‏ اكنون نمی‌دانند امامشان زنده‏ است یا مرده!

هشام بن حکم چنین پاسخ می‌دهد:

ما وظیفه داریم كه به حیات و زنده بودن امام اعتقاد داشته باشیم. یا او زنده و حاضر است پیش ما، یا متوارى و پنهان است. تا خبر رحلتش نیامده، او را زنده می‌دانیم.۲

این وضع تا شهادت امام ادامه داشت، تا آن‌که در دورهٔ مأمون و به ویژه پس از انتقال امام رضا علیه السلام به مرو، دور جدیدی از رونق فرهنگی پدید آمد. بسیاری از شیعیان و نیز سایر گروه‌های اسلامیِ مشتاق که تا آن وقت موفّق به دیدار امام نشده بودند، از امام به گرمی استقبال کردند. هرچند مأمون مسیر حرکت امام را به گونه‌ای طرّاحی نمود که امام از کوفه و قم نگذرند؛ امّا مرجعیت امام، مؤثّرتر از این دسیسه شد. بنابر نقلی، بیست هزار نفر در نیشابور با استقبال از امام، روایت مهمّی را که به روایت «سلسلة الذهب» مشهور شد، نگارش کردند۳ و چندی بعد، جمع کثیری در نماز عید فطر نزد

1.. الکافی، ج ۱، ص ۵۶.

2.رجال الکشّی، ص ۳۸۰. او در این ‌باره مثالى هم ‌می‌زند و می‌گوید: «اگر شوهر زنی به سفر‏ مكّه رفت یا در اطراف به سیاحت پرداخت، ما باید بگوییم او زنده است، تا وقتى که ثابت شود از دنیا رفته است».

3.. رجال الکشّی، ص ۲۶۷. در منابع اهل سنّت نیز این گزارش فراوان نقل شده است. الصواعق المحرقة، ج ۲، ص ۵۹۵؛ الفصول المهمّة فی معرفة الأئمّة، ص ۲۴۳.


نقش عناصر تاریخی در تبیین عقاید اهل بیت علیهم السلام
122

یک کتابچه نقل می‌کند ۱ که در زمان امام عسکری علیه السلام انتشار می‌یابد.۲ در نمونهٔ دیگر، محمّد بن علی از نیشابور، هفتاد ورقه سؤال را برای پاسخ‌گویی نزد امام می‌آورد تا جواب‌های دریافتی را منتقل نماید.۳

امام، گاه به اقتضای شرایط و محدود شدن، نشر معارف را به حلقه‌های بعدی اصحاب می‌‌سپرد. یونس بن عبد الرحمن در این‌ باره از قول حمّاد می‌گوید:

امام كاظم علیه السلام به محمّد بن حكیم دستور مى‏داد تا در مسجد رسول خدا صلّی الله علیه وآله بنشیند و با آنان به بحث و گفت‌وگو بپردازد.۴

در نمونهٔ دیگر، محمّد بن فلان رافعی می‌گوید:

من پسر عموی زاهدی داشتم. امام موسی بن جعفر علیه السلام به او فرمود: «دنبال نفقه برو و درجست‌وجوی حدیث بر آی». گفت: از چه کسی؟ امام فرمود: «از فقهای اهل مدینه، و سپس آن حدیث را بر من عرضه کن».۵

این سیاست امام، بسیار موفّقیت‌آمیز بود؛ تا جایی که می‌توان انعکاس آن ‌را در روایتی مشاهده نمود که محمّد بن حکیم می‌گوید:

به امام موسی کاظم علیه السلام عرض کردم: فدای شما شوم! ما در دین، فقیه شدیم و خداوند به وسیله شما، ما را به گونه‌ای از مردم بی‌نیاز نمود که اگر جماعتی از ما در مجلسی حاضر باشند، هیچ مردی از دوستش سؤالی نمی‌کند، جز این‌که او این مسئله و پاسخ آن را می‌داند. این به برکت منّتی است که خداوند به وسیله شما بر ما

1.رجال النجاشی‏، ص ۴۰۸.

2.. برای تحقیق در این مورد، باید به روایاتی مراجعه شود که او از امام کاظم علیه السلام نقل کرده و در کتاب‌های اهل سنّت درج شده است.

3.مکاتیب الأئمّة علیهم السلام، ج ‏۴، ص ۵۱۳.

4.. همان، ص ۴۵۰.

5.. بصائر الدرجات، ص ۲۵۷.

  • نام منبع :
    نقش عناصر تاریخی در تبیین عقاید اهل بیت علیهم السلام
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5296
صفحه از 211
پرینت  ارسال به