میان برداشتنِ جانشین امام بود؛ ولی با وصیت هوشمندانه امام صادق علیه السلام، ناکام ماند.۱ منصور تمام سعی خود را به کار بست و جاسوسان زیادی گمارد تا از اوضاع شیعیان مطّلع شود و آنها را به قتل برساند.۲ آن گونه که از روایتی در کتاب الکافی بر میآید، فضای خفقان به اندازهای بوده که حتّی بسیاری از خواص نیز از روی مصلحت، از نام جانشین امام صادق علیه السلام بیاطّلاع بودند. هشام بن سالم در این باره میگوید:
ما از نزد عبد الله افطح راه گم كرده، بیرون آمدیم و نمىدانستیم به كجا رو كنیم. من و ابو جعفر احول در یكى از كوچههاى مدینه، گریان و سرگردان نشستیم و نمىدانستیم به كجا رو كنیم و به سوى كه برویم! و مىگفتیم: به سوى مرجئه، به سوى زیدیه، به سوى معتزله، به سوى خوارج... ما در این حال بودیم كه چشمم به پیرمردى ناشناس افتاد كه با دست به من اشاره مىكرد. بیمناک شدم كه مبادا از جاسوسان ابو جعفر منصور باشد؛ زیرا او در مدینه جاسوسانى داشت و مأموریت داشتند كه بدانند شیعه به امامت چه كسى متّفق مىشوند تا گردن او را بزنند. من ترسیدم از آنها باشد....۳
او سپس در باره اعلام رسمی امامت امام کاظم علیه السلام اضافه میکند:
هنگامی که امام کاظم علیه السلام را شناختم، آن حضرت مرا از افشای نامشان بر حذر داشت و آن را برابر با قتل ایشان دانست.
علاوه بر این، برخی گزارشها نشان میدهد که حتّی زرارة بن اعین که در کوفه از نام امام هفتم آگاه بوده، برای حفظ جان امام نمیتوانسته آن را اظهار کند۴ و به ظاهر، فرزند خود را برای دانستن نام جانشین امام صادق علیه السلام به