همچنین، این دوره را میتوان دوره رونق حضور مسلمانان با روحیه پرسشگری دانست که تا آن روز، سابقه نداشت و برای فهمیدن معارف، چارهای جز مراجعه به اهل بیت نبود. تعداد فراوان علمآموزان و شاگردان امام، مؤیّد استقبال عمومی از علم امام است.۱ امام باقر علیه السلام در باره مقام علمی امامت، به صراحت میفرمود:
به شرق عالم روید یا به غرب آن، دانش صحیح را جز در آنچه از سوی ما اهلبیت صادر شده باشد، نخواهید یافت.۲
بدین ترتیب، صادقین علیهما السلام در فضای ایجاد شده، برای تحکیم بنیانهای فکری شیعه و تأسیس دانشگاهی عظیم، تلاش خویش را آغاز میکنند. پرسشها به لحاظ کیفی، دارای عمق و به لحاظ کمّی پر تعداد میشود. فقط ابان بن تغلب و جابر بن یزید جعفی، سی هزار حدیث از امام باقر و امام صادق علیهما السلام شنیدهاند.۳ محمّد بن مسلم که از بزرگترین راویان شیعی است، میگوید: «من سی هزار حدیث از امام باقر علیه السلام و شانزده هزار حدیث از امام صادق علیه السلام شنیدم».۴
امام صادق علیه السلام اصحاب خود را به گونهای تعلیم داده بود که از هیچ نکته مجهولی عبور نکنند تا بتوانند از جهت علمی پاسخگو باشند، و به آنان میفرمود:
إِذا حَدَّثْتُكُم بِشَيءٍ فَاسْألُونِی مِن كِتابِ اللَّه.۵
چون به شما مطلبی گفتم، از من بپرسید: کجای قرآن است؟
برای نمونه، زراره و محمّد بن مسلم خدمت امام رسیدند و در باره نماز مسافر پرسیدند. حضرت فرمود: «نماز در حالت سفر، حتماً باید شکسته