زمینههای فقهی، کلامی، سیره و ادعیه،۱ تنها برخی از تلاشهای مؤثّر در این دورهٔ کوتاه است که غالباً تنها در دسترس خواصّ جامعه قرار میگرفت.
کوشش امام در تربیت نیروهای جدید و فرهیخته نیز هرچند موفّقیت آمیز بود، غالب این افراد در همان دوران امام به شهادت رسیدند و باقیمانده آنان نیز در زمان حسنین علیهما السلام به شهادت رسیدند یا تبعید شدند. انزوای حسنین علیهما السلام در فضای مدینه، اوج نابسامانی فرهنگی و گسست اعتقادی جامعهٔ اسلامی را نشان میدهد. با شهادت امام حسین علیه السلام و بازگشت امام سجّاد علیه السلام به مدینه، تأثّر عمیقی مردم را فراگرفت؛ امّا گذشت زمان و تشدید جوّ خفقان سیاسی و وضعیت اسفبار فرهنگیِ مدینه که به اوج گسستگی در اصول بنیادین رسیده بود، شرایط را بیش از پیش سخت و تیره کرد.
رشد اشعار اباحهگرایانهٔ موسوم به «مُجون» با مضامین هرزگی و فحشا (خصوصاً توسّط عمر بن ابی ربیعهٔ مخزومی که مورد حمایت بنی امیه بود)، اوجگیریِ سرودن اشعار نقائض، حضور آواز خوانان و گروههایی از این دست (که در دوران چهار خلیفه نخست، مجال فعّالیت نداشتند) و برپایی مجالس مختلط آوازهخوانی و هرزگی،۲ فراتر از مدینه، بلکه تا شام رسیده و حتّی در بین برخی خواص هم سرایت کرده بود:
غنا در مدینه به گونهای [رواج یافته] بود که هیچ عالمی آن را انکار نمیکرد و هیچ عابدی آن را دفع نمیکرد.۳
حلقه معرفتی امام سجّاد علیه السلام چند نفر بیشتر نبود که در میان آنها برخی از غیر شیعیان مانند ابو شهاب زُهری هم حضور داشتند. در نقلهایی از امام