437
نهج الذكر - با ترجمه فارسي - جلد اوّل

سبحان اللّه ، بزرگداشت شكوه خداوند و وارسته دانستن او از هر آن چيزى است كه هر مشركى در باره او مى گويد . پس هر گاه بنده اين جمله را بگويد ، هر فرشته اى بر او درود مى فرستد . ۵ . إذا قُلتَ : «سُبحانَ اللّهِ وبِحَمدِهِ» رَفَعتَ اللّهَ ـ تَبارَكَ و تَعالى ـ عَمّا يَقولُ العادِلونَ بِهِ . ۱
هر گاه بگويى : «سبحان اللّه و بحمده» ، در واقع ، خداوند ـ تبارك و تعالى ـ را از آنچه مشركان در حقّ او مى گويند ، برتر دانسته اى.
آنچه در اين احاديث ، در تبيين و تفسير «تسبيح» آمده ، در مجموع ، حاكى از آن است كه مفهوم اين ذكر ، تنزيهِ توأم با تعظيم خداوند متعال است .

تسبيحگوى حقيقى

بر پايه آنچه در تفسير «تسبيح» بدان اشاره شد ، هر كسى شايسته آن نيست كه تسبيحگو شمرده شود . تسبيحگوى حقيقى ، كسى است كه باور كرده كه خداوند متعال در ذات و صفات و افعال ، هيچ گونه كاستى اى ندارد و عظمت اين معنا را درك نموده است . بنا بر اين ، كسى كه حتّى در دل ، بر مقدّرات الهى اعتراض دارد ، نمى تواند در گفتن ذكر تسبيح ، صادق باشد .

راز همراهى «تسبيح» و «تحميد»

با تأمّل در مفهوم حقيقىِ «تسبيح» ، راز همراهىِ اين ذكر و ذكرِ «تحميد» در قرآن ۲ و دعاها روشن مى گردد و اين كه چرا فرشتگان ، همراه تسبيح خداوند منّان ، او را حمد مى كنند :

1.ر . ك : ص ۴۴۸ ح ۷۱۵ .

2.ر . ك : بقره : آيه ۳۰ ، رعد : آيه ۱۳ ، حجر : آيه ۹۸ و اسراء : آيه ۴۴ .


نهج الذكر - با ترجمه فارسي - جلد اوّل
436

كاستى هاست و سپس توسّعاً ، در موارد نزديك به اين معنا نيز به كار رفته است . گاه تسبيح ، مجازاً بر ديگر انواع ذكر (مانند : تحميد و تمجيد و غيره) نيز اطلاق مى شود . گاه به نماز نافله نيز «سُبحه» مى گويند و گفته مى شود : «قَضَيتُ سُبحَتى ؛ نافله ام را به جا آوردم» . ۱
در احاديث فصل نخست اين بخش ، ضمن تأييد مفهوم لغوى «تسبيح» در تفسير اين ذكر ، به نكاتى قابل توجّه اشاره شده است ، مانند اين كه :
۱ . عَلِمَ اللّهُ عز و جل أَنَّ بَنى آدَمَ يَكذِبونَ عَلَى اللّهِ عز و جل ، فَقالَ : «سُبحانَ اللّهِ» ، بَراءَةً مِمّا يَقولونَ . ۲
خداوند مى دانست كه آدميان بر او دروغ مى بندند . از اين رو ، براى تبرئه خود از آنچه آنها مى گويند ، فرمود : «سبحان اللّه ». ۲ . [سُبحانَ اللّهِ]، أنَفَةٌ للّهِِ، أما تَرَى الرَّجُلَ إذا عَجِبَ مِنَ الشَّى ءِ قالَ : سُبحانَ اللّهِ . ۳
سبحان اللّه ، وارسته دانستن خداوند است . مگر نمى بينى كه آدمى هر گاه از چيزى تعجّب كند ، مى گويد : «سبحان اللّه !»؟! ۳ . إذا قالَ العَبدُ : «سُبحانَ اللّهِ» فَقَد أنِفَ للّهِِ ، و حَقٌّ عَلَى اللّهِ أن يَنصُرَهُ . ۴
هر گاه بنده بگويد : «سبحان اللّه » ، خداوند را تنزيه كرده است و بر خداست كه او را يارى كند . ۴ . هُوَ تَعظيمُ جَلالِ اللّهِ عز و جل ، و تَنزيهُهُ عَمّا قالَ فيهِ كُلُّ مُشرِكٍ ، فَإِذا قالَهَا العَبدُ صَلّى عَلَيهِ كُلُّ مَلَكٍ . ۵

1.النهاية فى غريب الحديث : ج ۲ ص ۳۳۱ .

2.ر . ك : ص ۴۴۴ ح ۷۰۹ .

3.ر . ك : ص ۴۴۶ ح ۷۱۲ .

4.ر . ك : ص ۴۴۲ ح ۷۰۸ .

5.ر . ك : ص ۴۴۶ ح ۷۱۳ .

  • نام منبع :
    نهج الذكر - با ترجمه فارسي - جلد اوّل
    سایر پدیدآورندگان :
    رسول افقي، حميد رضا شيخي
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    02/01/1387
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 6581
صفحه از 552
پرینت  ارسال به