نیز استفاده میشود). همچنین از تعبیرهای «استخلصته لنفسک» (او را برای خویش خالص نمودهای)، «اصطفیته بعملک» (با علم خود او را برگزیدی)، «عصمته من الذنوب» (او را از گناهان حفظ نمودی)، «برّأته من العیوب» (او را از عیبها پاک کردی)، «اطلعته علی الغیوب» (او را بر امور پنهان آگاه کردی)، «طهرته من الرجس» (او را از پلیدی پاک کردی) و «نقیته من الدنس» (او را از آلودگی پاک نمودی) برداشت میشود که این کارها برای امام عصر علیه السّلام از سوی خدای سبحان انجام شده تا زمینههای گناه برای ایشان به کمترین حد برسد.
به طور خلاصه، منشأ عصمت در طول زمان حضور معصومان (به تبع آیات قرآن و روایات معصومان علیهم السّلام در میان شیعه و به طور ویژه در میان بزرگان شیعه مطرح بوده است و به طور عمده، منشأ عصمت در سخنان شیعه در عصر حضور، ریشه در الهی بودن آن دارد (اگرچه برخی اصحاب، مانند هشام و همه کسانی که روایات ریشه بشری بودن عصمت ائمه علیهم السّلام را روایت کردهاند، به این بُعد منشأ عصمت نیز توجه داشتهاند و آن را تلقی به قبول نمودهاند).
در مباحث پیشین بهتفصیل گذشت که در دیدگاه قرآن و روایات معصومان علیهم السّلام دو منشأ الهی و بشری بودن عصمت معصومان علیهم السّلام اولاً وجود دارد و ثانیاً توأمان است وثالثا باید چنین باشد تا به عنوان یک ارزش و یک امتیاز برای معصومان علیهم السّلام نقش ایفا کند.
منشأ عصمت از دیدگاه امامیه در عصر غیبت
در عصر غیبت، اجمالاً امامیه در چارچوب عقل، قرآن و روایات، در زمینه عصمت نظریهپردازی کرده است. با توجه به کثرت علما و نظریهپردازان امامیه در این دوره، آنچه در اینجا عرضه و بررسی خواهد شد، تنها دیدگاه برخی از برجستهترین این بزرگان خواهد بود.