81
منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)

وی سپس در توجیه اینکه چرا باید جانشین پیامبر اعلم باشد، توضیح می‏دهد که اگر به همه حدود، احکام، شرایع و سنن الهی عالم نباشد، از اینکه حدود الهی را تغییر دهد در ایمنی نخواهد بود. بنابراین ممکن است کسی را که استحقاق قطع دست دارد، حد بزند و دست کسی را که استحقاق حد دارد قطع کند؛ ازاین‎رو هیچ حدی را آن‏گونه که خدا دستور داده اجرا نکند و با اینکه خواسته صلاح ایجاد کند، فسادی رخ دهد.۱

او در پاسخ به پرسش کسی که از معنای معصوم‏ بودن امام می‏پرسد، پاسخ می‏دهد: از امام صادق علیه السّلام درباره این مطلب پرسیدم؛ ایشان فرمودند: «المعصوم هو الممتنع باللّٰه من جمیع محارم اللّٰه و قال اللّٰه تبارک و تعالی: (وَمَن یَعتَصِم بِاللهِ فَقَد هُدَی اِلَی صِراطٍ مُستَقیم)».۲

از این حدیث که مورد پذیرش هشام هم هست، دانسته می‏شود که وی عصمت را حاصل پرهیز معصوم با استعانت از خداوند از همه گناهان برمی‏شمرد (توضیح، اینکه در این متن، از سویی «خودداری از گناه» به معصوم اسناد داده ‏شده و از سوی دیگر، این خویشتن‏داری، با «استمداد از خدا» میسور می‏گردد).۳

در میان اصحاب امام صادق علیه السّلام سلیط (پدر یزید بن سلیط) در بیان توضیح درباره ائمه علیه السّلام از واژه «مطهرون»۴ استفاده کرده که می‏تواند به آیه تطهیر اشاره

1.. ر.ک: ابن‎بابویه، کمال الدین، ج۲، ص۳۶۷.

2.. ابن‎بابویه، معانی الاخبار، ص۱۳۲، ح ۲. برای درک بهتر این روایت، ر.ک: همان، ح ۱.

3.. برای دیدن برخی دیگر از عبارات وی که می‏تواند به فهم دیدگاه او در این بحث کمک کند، ر.ک: ابن‎بابویه، کمال الدین، ج۲، ص۳۶۶ - ۳۶۷ (مطالعه این متن نشان می‏دهد که مقصود هشام از واژه معصوم، الهی بودن منشاء آن است)؛ فاریاب، عصمت امام، ص۲۰۱.

4.. سلیط، خطاب به امام صادق علیه السّلام عرض کرد: «بأبی انت و امی کلکم ائمة مطهرون...» (الکلینی، الکافی، ج۱، ص۳۱۴ و ابن‎بابویه، الامامة و التبصرة من الحیرة، ص۷۷، ح ۶۸).


منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)
80

پرسیدم. می‏گفتم چنین و چنان گویند؛ می‏فرمود در پاسخ چنین و چنان بگو! گفتم: قربانت شوم می‏دانم که شما ماهر در دانستن حلال و حرام و داناترین مردم به آن هستید، اما اینها مباحث کلام است؟ فرمود: ای هشام وای بر تو، خدای تبارک و تعالی با حجتی بر آفریدگانش احتجاج نمی‏کند که همه آنچه را به آن نیاز دارند در نزد او نباشد.۱

از این حدیث دانسته می‏شود که هشام، امام علیه السّلام را عالم‏ترین افراد به حلال و حرام و کلام می‏داند. این روایت به ضمیمه بقیه روایاتی که دلالت بر این دارد که علم معصوم، اعطا شده از سوی خداست نشان می‏دهد که هشام این منشأ را الهی می‏داند؛۲

۲. هشام در مناظره با عبداللّٰه بن یزید اباضی، چهار ویژگی را در شخص جانشین پیامبر بیان می‏کند. نخستین ویژگی این است که از همه مردم به فرائض، سنن و احکام الهی آگاه‏تر است؛ به گونه‏ای که هیچ مطلب کوچک یا بزرگی بر او پنهان نیست.۳

1.. «علی بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ علی بْنِ مَعْبَدٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَکمِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام بِمِنًی - عَنْ خَمْسِمِائَةِ حَرْفٍ مِنَ الْکلَامِ فَأَقْبَلْتُ أَقُولُ یقُولُونَ کذَا وَکذَا قَالَ فَیقُولُ قُلْ کذَا وَکذَا قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاک هَذَا الْحَلَالُ وَهَذَا الْحَرَامُ أَعْلَمُ أَنَّک صَاحِبُهُ وَأَنَّک أَعْلَمُ النَّاسِ بِهِ وَهَذَا هُوَ الْکلَامُ فَقَالَ لِی وَیک یا هِشَامُ لَا یحْتَجُّ اللَّهُ تَبَارَک وَتَعَالَی علی خَلْقِهِ بِحُجَّةٍ لَا یکونُ عِنْدَهُ کلُّ مَا یحْتَاجُونَ إِلَیهِ» (الکلینی، الکافی، ج۱، ص۲۶۲؛ الصفار، بصائر الدرجات، ج۱، ص۱۲۳، ح ۳، الکشی، رجال الکشی، ص۲۷۴؛ الطوسی، الامالی، ص۴۶، ح ۲۴؛ الطبری الآملی، بشارة المصطفی، ص۲۴۸).

2.. آشکار است که صرف علم به حلال و حرام، علت نامه برای انجام واجبات و ترک محرمات نخواهد بود، اما اگر علم به همه حلال‏ها و حرام‏ها، با علم حضوری و کامل حجت خدا به همه منافع واجبات و ضررهای همه محرمات همراه شود، می‏تواند به عنوان یک مانع اختیاری بزرگ برای نافرمانی از دستورهای خدا باشد.

3.. «وَ أَمَّا الْأَرْبَعُ الَّتِی فِی نَعْتِ نَفْسِهِ فَأَنْ یکونَ أَعْلَمَ النَّاسِ کلِّهِمْ بِفَرَائِضِ اللَّهِ وَسُنَنِهِ وَأَحْکامِهِ حَتَّی لَا یخْفَی علیهِ مِنْهَا دَقِیقٌ وَلَا جَلِیل» (ابن‎بابویه، کمال الدین، ج۲، ص۳۶۶).

  • نام منبع :
    منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2559
صفحه از 258
پرینت  ارسال به