179
منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)

قبول الطاف الهی در این موضوع انعکاس می‏دهد. گفتنی است که بسیاری از الطاف الهی مانند عقل، ارسال رسل، انزال کتب و مانند آن به همه انسان‏ها ارزانی داشته شده؛ اما تنها معصومان‏اند که در مرحله اندیشه و عمل، صد درصد به این الطاف پاسخ مثبت داده‏اند و از آنها تخطی نکرده‏اند. این زاویه مهم در نوشته‏های معتزله و برخی پیروان آنان از امامیه، کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

اگرچه نمی‏توان از متکلمان غیر امامی، انتظار داشت که ظرایف منشأ عصمت را از آیات و روایات اهل‎بیت علیهم السّلام استخراج کنند (چون از یک سو، بسیاری از آنان قائل به صدور صغائر و صدور سهوی گناه از انبیا بوده‏اند و از سوی دیگر به اعتبار روایات اهل‎البیت علیهم السّلام باور نداشته‏اند)؛ اما می‏توان انتظار داشت که بسیاری از متکلمان امامیه افزون بر مضمون آیات به سراغ روایات در زمینه منشأ عصمت رفته، آنها را جمع‏آوری کرده و به تحلیل آنها پرداخته باشند. چرا بسیاری از آنان تحت تأثیر معتزله به تحلیل این موضوع از مسیر مبانی معتزله (مانند قاعده لطف) رفته‏اند؟ چرا چارچوب منشأ عصمت را به شکل دستگاه‏مند از عقل و قرآن و روایات اهل‏البیت علیهم السّلام استخراج نکرده‏اند؟ البته آشکار است که این گلایه‏ها به معنای نادیده گرفتن تلاش‏های بی‏دریغ آنان در تبیین و دفاع از دین (در پرتو منابع عقلانی ـ وحیانی) نیست؛ اما به هر حال بدون در نظر گرفتن کاستی‏های پیش‏گفته نمی‏توان انتظار داشت که خلأ موجود در این موضوع و سایر موضوعات کلامی، مطمح نظر قرار گیرد و باید برای استحصال ابعاد آن از منابع عقلی-وحیانی چاره اندیشید و مسیر به‏خطارفته این موضوع را به مسیر صحیح آن بازگرداند.

در بررسی دیدگاه معتزله، توجه به چند نکته حائز اهمیت است:


منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)
178

به آنچه در آیات و روایات در زمینه تلاش معصوم برای ترک گناهان با تعبیرهایی مانند استعصام، اعتصام، بالاترین مراتب تقوا و طاعت و نظایر آن آمده، کم‏توجه بوده‏اند. درست است که ماده عصمت در واژه «معصوم»، متعدی است و به خدا نسبت داده می‏شود و پیامبر و حجج الهی:، متعلَّق این فعل هستند، اما بنا بر دو روایت منقول از امام صادق و امام سجاد علیهما السّلام نقطه کانونی تعریف «معصوم»، واژه «معتصِم» است؛ یعنی عصمت، فعل معصوم (اعتصام) است نه فعل خدا. البته معصوم این کار را به مدد الهی انجام می‏دهد. به عبارت دیگر امام، اسم مفعول (از فعل ثلاثی مجرد عصم) را به اسم فاعل (از ثلاثی مزید همین ماده) معنا کرده است.۱

شاید بتوان این تحلیل را که مبتنی بر آیات و روایاتی است که گذشت، یکی از کانونی‏ترین فرق‏های پایه‏گذاری تعریف عصمت بر اساس دیدگاه معتزله و محتوای آیات و روایات برشمرد. در بسیاری از عبارات معتزله، سهم معصوم در تعریف عصمت، قدرت و اختیار داشتن در ترک گناهان است و جدّ و جهدی برای وی نیست یا کم‎رنگ است. این در حالی است که محتوای آیات و روایات اهل‎البیت علیهم السّلام بر هر دو کفه این ترازو تأکید می‏ورزد؛ یعنی از سویی همان‎گونه که گذشت سرمایه‏گذاری ویژه خدای سبحان را برای حفظ معصوم از گناهان می‏نمایاند و از سوی دیگر، تلاش‏های گسترده و مداوم معصوم را در پذیرش و

1.. یک: حُسَینٌ الْأَشْقَرُ قَالَ: قُلْتُ لِهِشَامِ بْنِ الْحَکمِ مَا مَعْنَی قَوْلِکمْ إِنَّ الْإِمَامَ لَا یکونُ إِلَّا مَعْصُوماً فَقَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام عَنْ ذَلِک فَقَالَ الْمَعْصُومُ هُوَ الْمُمْتَنِعُ بِاللَّهِ مِنْ جَمِیعِ مَحَارِمِ اللَّهِ وَقَالَ اللَّهُ تَبَارَک وَتَعَالَی - وَمَنْ یعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِی إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ. دو: علی بْنِ الْحُسَینِ علیه السّلام قَالَ:... فَقِیلَ لَهُ یا ابن‎رَسُولِ اللَّهِ فَمَا مَعْنَی الْمَعْصُومِ فَقَالَ هُوَ الْمُعْتَصِمُ بِحَبْلِ اللَّهِ وَحَبْلُ اللَّهِ هُوَ الْقُرْآنُ لَا یفْتَرِقَانِ إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ وَالْإِمَامُ یهْدِی إِلَی الْقُرْآنِ وَالْقُرْآنُ یهْدِی إِلَی الْإِمَامِ وَذَلِک قَوْلُ اللَّهِ عز و جل إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یهْدِی لِلَّتِی هِی أَقْوَمُ (ابن‎بابویه، معانی الأخبار، ص۱۳۲، ح ۱ و ۲).

  • نام منبع :
    منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2600
صفحه از 258
پرینت  ارسال به