153
منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)

ابتدای تولد در معصوم وجود دارد. عصمت، محو شدن مطلق در ذات عقل کلی است و در این حالت، حواس و قوای بدنی معصوم در خارج از محدوده عقل، کاری انجام نمی‏دهد و همه رفتارهای وی، ناشی از قوه عقلی است. وی بر اتصال قوه قدسیه با عقل فعال تأکید دارد. به عبارت دیگر، معصوم پیوسته به مدد قوه قدسیه به عقل فعّال، متصل است و کاری خارج از اقتضای عقل انجام نمی‏دهد.۱

به عبارت دیگر دیدگاه محمدتقی استرآبادی (در تبیین نظر فارابی) این است که معصوم، متصل به عقل فعال و دارای بالاترین مراتب عقلی است و در اندیشه و عمل از مقتضای عقل تخلف نمی‏کند. رهگیری این تبیین در تاریخ اندیشه فیلسوفان نشان می‏دهد که از سویی امثال ابن‎سینا۲ متأثر از افرادی مانند فارابی۳ هستند و از سوی دیگر، این اندیشه در میان فلاسفه، به‏ویژه بزرگانی مانند میرداماد و شاگرد وی، محمدتقی استرآبادی و فیاض لاهیجی۴ امتداد یافته است.

ملاهادی سبزواری (م۱۲۸۹ق) یک جا در اسرار الحکم عصمت را خویی می‏داند که صاحبش را از خطا بازمی‏دارد؛ چون به زشتی‏های گناهان و ارزش‏های طاعات دارد، پس انجام معصیت و عدم طاعت برای او امکان دارد؛ اما چون علم به زشتی‏های گناهان دارد آنها را مرتکب نمی‏شود و چون به خوبی‏های طاعات علم دارد آنها را انجام می‏دهد. این هیئت نوریه با وحی و الهام‏های پی‏درپی در انبیا و اولیا علیهم السّلام راسخ و ثابت می‏گردد.۵

1.. استرآبادی، شرح فصوص الحکم، صص۲۷۹ و ۲۸۷ و ر.ک ص۳۸۸ - ۳۸۹.

2.. توضیح این اثرپذیری در تشریح دیدگاه ابن‎سینا خواهد آمد.

3.. «فصوص الحکم»، تألیف فارابی است که استرآبادی آن را شرح نموده است.

4.. دیدگاه وی به‏تفصیل در ادامه این نوشته خواهد آمد.

5.. ر.ک: سبزواری، اسرار الحکم، ص۴۷۶، صص۴۷۷ و ۵۱۳ - ۵۱۴.


منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)
152

فیلسوفان، استعدادهای موجود در جهان در سلسله علل، منتهی به واهب‏الصور یا خداوند خواهد شد و بنابراین معصوم در نداشتن استعداد فعلیت خطا از روی اراده، مجبور خواهد بود. به عبارت دیگر، وی استعداد ارتکاب گناه ندارد تا بتواند فعلیت یا عدم فعلیت آن مطرح شود؛ پس وی در عدم ارتکاب گناهان مجبور است و این جز جبر فلسفی چیزی نیست.

به طور خلاصه، از این نوشته دوانی برمی‏آید که اولاً وی عصمت را فعل الهی می‏داند؛ ثانیاً عصمت انبیا از گناه و خطا، ناشی از استعداد ذاتی آنان است نه اینکه صرفاً منوط به اراده الهی باشد. دوانی در توصیف امام نیز وی را از سویی، صاحب نفس قدسی می‏داندکه به حسب استعداد ذاتی ترک گناه می‏کند و از سوی دیگر، حفظ او را به خدا نسبت می‏دهد.۱ ظاهراً تعبیر نفس قدسی که وی برای پیامبران و امام به کار برده به عدم استعداد آنان برای ارتکاب گناهان بازمی‏گردد و تعبیری دیگری از این معناست. همان توضیح و اشکال که بر تبیین عصمت پیامبران بر سخن ایشان وارد بود بر توضیح ایشان درباره عصمت امام هم وارد است و به جبر فلسفی می‏انجامد. به طور خلاصه، دوانی از جمله دانشمندانی است که کوشیده از مزایای تحلیل‏های کلامی و فلسفی توأمان بهره ببرد؛ اگرچه به زعم صاحب این قلم نتوانسته از لوازم باطل مشرب فلسفی خویش در امان بماند.۲

محمدتقی استرآبادی (م۱۰۵۸ق) بر این باور است که از دیدگاه حکما، معصوم، صاحب نفس قدسی است و گفتار و کردار وی تنها با قوه قدسی خواهد بود.۳ عصمت، گاهی با تأیید الهی و بدون آموزگار است و این حالت از

1.. الدّوانی، الرسائل المختارة، رسالة نور الهدایة، ص۱۲۰ و ر.ک: همان، ص۱۲۱.

2.. پس از دوانی، شهید ثانی (م ۹۶۶ ق) با اینکه به طور اجمالی به عصمت انبیا و ائمه علیهم السّلام پرداخته، اما به منشأ آن تصریح نکرده است. برای اطلاع بیشتر، ر.ک: حسن‏زاده، آرا و اندیشه‏های کلامی شهید ثانی، ص۱۲۱ - ۱۲۲ و ۱۲۵ و به‏ویژه ص۱۳۰.

3.. قوه قدسیه، سرعت بسیار نیروی انتقال از مبادی به مطالب یه حسب کمیت و کیفیت است. ر.ک: الرازی، لباب الاشارات، ص۱۲۴.

  • نام منبع :
    منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2076
صفحه از 258
پرینت  ارسال به