131
منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)

توضیحات وی درباره عصمت در شرح اصول الخمسه،۱ همانند مطالبی است که در متشابه القرآن آورده؛ جز اینکه وی انسان را با وجود این لطف، همانند کسی دانسته که از انجام گناهان بازداشته شده است.۲

از این عبارت وی دانسته می‏شود که وی لطفی را که منجر به عصمت می‏شود در حدی قوی می‏داند که گویا به طور فیزیکی، معصوم از ارتکاب قبیح منع شده و گویا که انجام گناهان برای وی استحاله وقوعی پیدا کرده است. این توضیح هم در عبارات معتزلیان پیش از وی یافت نمی‏شود. ازاین‎رو وی در ادامه، عصمت را بر غیر انبیا و کسانی که در حد ایشان باشند: قابل اطلاق نمی‏داند.۳

اگر کسی عصمت را بازداشتن از اقدام بر انجام معصیت تعریف کند، قاضی عبدالجبار سخن وی را در حد قول مجبره می‏داند و لازمه سخن وی را سلب قدرت از معصوم ارزیابی می‏کند.۴

این توضیح وی نیز نشان می‏دهد که وی افزون بر تعریف عصمت و بیان منشأ آن، به نظریه‏های رقیب مانند دیدگاه جبرگرایان درباره عصمت و مبانی و لوازم آن توجه دارد؛ زیرا هم ریشه آن را سلب قدرت معصوم می‏داند و هم لازمه آن را مکلف نبودن معصوم و عدم استحقاق وی برای مدح و ثواب می‏شمارد.۵

1.. برخی پژوهشگران در انتساب «شرح الاصول الخمسة» به قاضی عبدالجبار تردید کرده‏اند و آن را نوشته القاضی عبدالجبار قوام‏الدین مانکدیم دانسته‏اند. برخی دیگر بر این باورند که حتی اگر این اثر از مانکدیم باشد، تقریر مطالبی است که از استاد خود، اخذ کرده است.

2.. القاضی عبدالجبار، شرح اصول الخمسة، ص۵۲۹.

3.. همان، ص۵۲۹.

4.. القاضی عبدالجبار، المغنی فی ابواب العدل و التوحید، ج۱۳، ص۱۷؛ ر.ک: همان، ج۲۰، ص۸۶.

5.. القاضی عبدالجبار، المغنی فی ابواب العدل والتوحید، ج۱۳، ص۱۷.


منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)
130

انجام می‏دهد و بنده به آن لطف چنگ می‏زند.۱ وی همچنین تعریف جبایی از عصمت و توفیق را آورده است. جبایی عصمت را لطفی از سوی خدا می‏داند که با وجود آن، انسان از گناه پرهیز خواهد کرد؛ همان‎گونه که توفیق نیز لطفی است که اگر خداوند برای انسانی انجام دهد، وی موفق به ایمان آوردن خواهد شد.۲

قاضی عبدالجبار (م۴۱۵ق) عصمت را لطف تعریف کرده، همان‎گونه که توفیق را لطف برشمرده است؛ با این تفاوت که وقتی وجود لطف با اختیار طاعت از سوی مکلف همراه گردد، توفیق نامیده خواهد شد. همچنین عصمت را لطفی می‏داند که با وجود آن، مکلف قبیح را انجام نمی‏دهد به گونه‏ای که اگر آن لطف نبود، مکلف قبیح را برمی‏گزید. این لطف عصمت نامیده می‏شود، ازآن‎رو که مکلف با وجود آن و به دلیل وجود آن از ارتکاب قبیح خودداری کرده است. او لطفی را که در انجام طاعات است و توفیق و لطفی را که در ترک گناهان است عصمت می‏نامد؛ نه از این جهت که معنای لغوی این واژه‏ها بر آن دلالت دارد، بلکه ازآن‎رو که اصطلاحی کلامی نزد متکلمان است.

درباره این تبیین قاضی عبدالجبار، باید توجه کرد که از سویی وی منشأ عصمت را همانند دیگر معتزله لطف می‏داند. همچنین میان انجام طاعت و ترک معصیت، دو اصطلاح متفاوت یعنی توفیق و عصمت را طرح می‏کند. چنین بسطی در عبارات معتزله پیش از وی یافت نشد. از سوی دیگر، وی بر عنصر اختیار در تبیین خویش تأکید دارد.۳

1.. الاشعری، مقالات الإسلامیین و اختلاف المصلین، ص۲۶۳.

2.. همان، ص۲۶۳.

3.. القاضی عبدالجبار، متشابه القرآن، ص۷۳۶.

  • نام منبع :
    منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2595
صفحه از 258
پرینت  ارسال به