129
منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)

دقت در تعریف معتزله برای عصمت، بخشی از دیدگاه آنان را انعکاس می‏بخشد. سعد بن عبد اللّٰه اشعری (م ۳۰۰ ق) نظری را نقل می‏کند که احتمالاً دیدگاه معتزله است. بنا بر نقل وی، گروهی بر این باوراند که عصمت از سوی مردم و کار آنان است، و بر آن مدح و مذمت می‏شوند.۱

این تعریف که جزو متقدم‏ترین متون غیر وحیانی درباره تعریف عصمت است با دیدگاه‏های معتزله درباره تفویض سازگار به نظر می‏رسد. گفتنی است که وی این تعریف را در برابر تعریف گروهی دیگر آورده که عصمت را مانعی الهی می‏دانند و ازاین‎رو در عداد جبرگرایان در عصمت می‏گنجند. طبق مبانی موجود در آن عصر، این دیدگاه جبراندیش، باید نظر اهل حدیث باشد. با توجه به اینکه در عصر سعد بن عبد اللّٰه اشعری مهم‎ترین دیدگاه‏های غیرامامی مطرح در فضاهای علمی، دیدگاه اهل حدیث و معتزله است، این دیدگاه که عصمت را فعل انسان قلمداد می‏کند، به احتمال قوی، دیدگاه معتزله است و نشان می‏دهد که در نیمه دوم قرن سوم، دیدگاه آنان درباره عصمت، ارزش ثبت در نوشتارهای علمی را داشته است. دقت در این تعریف، نشان می‏دهد که قائل آن، محور عصمت را اختیار و اراده معصوم می‏داند. همچنین نقش خدا در این تعریف، نمایان نیست. ظاهراً این مطلب با تفویض از دیدگاه معتزله منافاتی ندارد.

ابوالحسن اشعری نیز تعریف‏هایی برای عصمت دارد. یکی از تعریف‏های او با مبانی معتزله سازگار است. البته وی این تعریف را با صراحت به معتزله نسبت نمی‏دهد. متن این تعریف که بعداً در میان معتزله شهرت بیشتری یافته، چنین است: عصمت، لطفی از سوی خداست که برای بنده

1.. الاشعری القمی، ناسخ القرآن و منسوخه و محکمه و متشابهه، ص۳۶۶.


منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)
128

به‏ویژه از منشأ آن به دست نمی‏دهد.۱

معتزله

به طور خلاصه، عصمت از دیدگاه بیشتر معتزله، لطفی۲ است که مکلف با وجود آن با اختیار خویش از زشتی خودداری می‏کند. این تعریف نشان می‏دهد که معتزله، خدا و معصوم را در حصول عصمت دخیل می‏دانند و قدرت و اختیار معصوم را در افعال خویش محفوظ می‏شمارند. تعریف عصمت از سوی اکابر معتزله، توضیح رفتار معصومان از سوی آنان و مبنای ایشان در افعال اختیاری انسان، این تعریف و تحلیل را پشتیبانی می‏کنند. متکلمان برجسته معتزله در آثار خود عصمت را تعریف کرده‏اند، اما طبق جست‏وجوی نگارنده هیچ‏یک به منشأ آن تصریح نکرده‏اند.۳

1.. ر.ک: محمد عبدالرحمن الخمیس از دیدگاه اهل سنت و جماعت نقل کرده است که «خدا اراده و مشیت دارد و عبد اراده و مشیت دارد و اراده عبد متوقف بر اراده خدا و مشیت اوست. پس خدا با مشیت تکوینی خود خیر و شر را اراده کرده و به کفر و معاصی در شرع و دین رضایت نداده است» (محمد عبدالرحمن الخمیس، التوضیحات الجلیة علی شرح العقیدة الطحاویة، ج۲، ص۶۰۴). بنا بر این دیدگاه، اراده عبد در طول اراده خداست و معصوم در انجام طاعت و ترک معصیت مجبور نیست. این دیدگاه تا حدی شبیه نظریه امر بین الامرین در شیعه است. برای اطلاع بیشتر از دیدگاه‏های سلفیه درباره «عصمت و منشأ آن» ر.ک: التمیمی، العصمة فی ضوء عقیدة اهل السنة و الجماعة.

2.. برای توضیح بیشتر درباره «لطف» در تعریف عصمت در نوشته‏های امامیه و معتزله ر.ک: قدردان قراملکی، کلام فلسفی، تحلیل عقلی از آموزه‏های دینی، ص۳۶۸ - ۳۶۹.

3.. در آثار برجای‏مانده از تعدادی از اکابر معتزله اثری از منشأ عصمت یافت نمی‏شود: برای مثال، جاحظ (م ۲۵۵ ق) در رسائل خویش نه عصمت را تعریف کرده و نه به منشأ آن اشاره‏ای دارد (ر.ک: جاحظ، رسائل الجاحظ)‏. ناشی اکبر (م۲۹۳ق) در «مسائل الامامة» و «الاوسط فی المقالات» مطلبی درباره تعریف عصمت یا منشأ آن از دیدگاه معتزله نیاورده است (ر.ک: ناشی اکبر، مسائل الإمامة و الاوسط فی المقالات). خیاط (م۳۰۰ ق) نیز در الانتصار دیدگاه معتزله را درباره تعریف عصمت و منشأ آن بیان نکرده است.

تعداد بازدید : 2619
صفحه از 258
پرینت  ارسال به