121
منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)

مطلب که نزول پی‏درپی وحی و اینکه معصوم می‏داند که بر ترک اولی مؤاخذه خواهد شد، مفهوم عصمت را مستحکم‏تر می‏سازد؛

رابعاً این تعریف اگرچه بر محور ملکه ترک گناهان و چگونگی تشکیل آن می‏گردد، اما از برخی دیگر از عناصر (که می‏توانند مصداق لطف در تعریف متکلمان بغداد باشند) نیز خالی نیست؛ مانند علم به زشتی‏های گناهان و ارزش‏های طاعات و نزول پی‏درپی وحی و علم معصوم به مؤاخذ بر ترک اولی که همه آنها یا بیشتر آنها می‏تواند مصداق لطفی باشد که در کلام متکلمان بغداد یافت می‏شود. ازاین‎رو اگرچه نقش ملکه در این تعریف پر رنگ است، اما در عین حال از تأثیر لطف نیز غفلت نشده است؛

خامساً این تعریف، که قائل اصلی آن معلوم نیست، تعدادی از خاستگاه‏های عصمت در آیات و روایات را در ذهن تداعی می‏کند: طینت ویژه‏ای که روح و جسم معصومان را تشکیل داده، ملکات نفسانی که معصوم از آنها برخوردار است مانند ملکه عفت۱ و مانند آن که در حدیث جنود عقل و جهل دیده می‏شود، علم معصوم به همه ابعاد اوامر و نواهی الهی، تأکید روایات بر اینکه امام، با تقوا‏ترین و عالم‏ترین انسان‏هاست، نزول پی‏درپی وحی، همراهی فرشته‏ای مانند روح‏القدس، نَکت در قلب و سرانجام تعبیرات قرآن و روایات در مؤاخذه پیامبران بر ترک اولی. همه این عناصر، این تعریف را نسبت به بسیاری از تعریف‏های پیشین متمایز می‏سازد. درست است که این تعریف، حاوی ظرافت‏های موجود در آیات و روایات بیانگر منشأ عصمت نیست، اما به طور اجمالی، تعدادی از آنها را در ذهن تداعی می‏کند؛

1.. ر. ک: الکلینی، الکافی، ج۱، ص۲۱، ح ۱۴.


منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)
120

به آن ملکه در قبال بقیه انسان‏ها، ترجیح بدون مرجح خواهد بود. این علم با وحی‏هایی پی‏درپی و اینکه بداند که بر ترک اولی مؤاخذه خواهد شد، قوی‏تر می‏شود.۱ درباره این تعریف هم لازم است توجه شود که:

اولاً تعریف فاضل مقداد نیست و آن را به «برخی از آنان» نسبت داده که مشخص نیست فیلسوف‏اند یا متکلم. تتبع در متون نشان می‏دهد که این تعریف در محصل فخرالدین رازی وجود دارد و وی آن را به دیگران نسبت می‏دهد و البته از کسی نام نبرده است؛ اما آن را در ادامه تعریف عصمت از سوی کسانی می‏داند که از معصوم سلب اختیار نمی‏کنند؛

ثانیاً فاضل مقداد این تعریف را زیبا و جامع می‏داند و این حکایت از آن دارد که وی آن را پذیرفته و آن را بهتر و کامل‏تر از تعریفی می‏داند که در ابتدا آن را به اصحاب امامیه و موافقان آنان از عدلیه نسبت داده و ما آن را در سطرهای پیشین نقل کردیم؛

ثالثاً همان‎گونه که آشکار است، محور این تعریف، ملکه نفسانیه است و ازاین‎رو برگرفته از تعریف فلاسفه برای عصمت و در ادامه بهره‏برداری‏های متکلمانی نظیر ابن‏میثم و علامه حلی از دیدگاه فلاسفه در این مسئله حکایت دارد. در این تعریف، هم «ملکه عفت» مطرح است و هم «علم تام به شقاوتی که در معاصی و سعادتی که در طاعات» است. این تعریف اصرار دارد که حصول چنین ملکه‏ای ریشه در خاصیت روحی یا بدنی دارد که چنین ملکه‏ای را می‏طلبد؛ ازاین‎رو هر کسی نمی‏تواند حائز چنین ملکه‏ای باشد. همچنین این

1.. الفاضل المقداد، اللوامع الالهیة فی المباحث الکلامیة، ص۲۴۴. احتمالاً وی در برخی دیگر از آثار خود به نقد این تعریف پرداخته است (ر.ک: الفاضل المقداد، ارشاد الطالبین الی نهج المسترشدین، ص۳۰۱).

  • نام منبع :
    منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3564
صفحه از 258
پرینت  ارسال به