نگاشتهشده درباره عصمت نشان میدهد که بیشتر پرسشهای فوق در حیطه منشاء عصمت یا اصلاً طرح نشدهاند و یا به طور ضمنی در لابلای بحثهای دیگر آورده شدهاند و به طور جامع، مطمح نظر نبوده اند. در این میان، دیدگاه قرآن کریم و روایات معصومان علیهم السّلام بیش از نظرات دیگران، مورد کممهری واقع شده؛ به طوری که هیچ کتابی به طور مستقل در این زمینه از دیدگاه متون وحیانی یافت نمی شود. جستجوی نگارنده نشان میدهد که حتی مقالهای هم به طور مستقل در این زمینه تالیف نشده است.
با اینکه مسئله عصمت از عصر حضور معصومان مطرح بوده و دانشمندان مسلمان در این زمینه آثار فراوانی تألیف کرده اند؛ اما در زمینه منشأ عصمت، تألیف مستقلی دیده نمیشود.
البته دانشمندان مسلمان در آثار خود به منشأ عصمت هم اشارههایی داشتهاند، اما هیچیک، جامع و مستوفا به موضوع نپرداختهاند چنانچه سیر تطور این مساله نیز مورد بررسی قرار نگرفته است. ازاینرو این پژوهش در این زمینه مسبوق به سابقه نیست.
از نمونههای نادر نگارش یافته در این زمینه، اثر محسن دیمهکار گراب است که در مقاله خویش با عنوان «عصمت امام و خاستگاه آن در قصص قرآن کریم» به طور گذرا به خاستگاه عصمت پرداخته است؛ البته در محدوده آیات قرآن (و بدون بررسی روایات یا دیدگاه دانشمندان مسلمان). تنها هشت صفحه از این مقاله به بررسی اجمالی «منشأ عصمت» اختصاص دارد. با اینکه این نوشتار، حاوی نکات مفیدی است، اما از نقصهای متعددی رنج میبرد؛ مانند اینکه ایشان در ابتدای بررسی خاستگاه عصمت، عصمت را از مقوله «علم و معرفت یقینی» میداند، درحالیکه همانگونه که در بحثهای آتی خواهد آمد،