115
منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)

مانند آن، بنده نیز الزاماً و حتماً و دائماً این لطف را بپذیرد و به طور کامل و دائم از نافرمانی دست بکشد؛ زیرا همان‎گونه که بارها تصریح شده، فراهم‏سازی اسباب عصمت از سوی خدای سبحان به معنای سلب اختیار از سوی معصوم و مکلف نیست و پیوسته او بر اختیار خود، باقی است و در غیر این صورت، امتحان او و استحقاق او برای انجام طاعت و یا ترک معصیت از بین خواهد رفت و این، بر خلاف حکمت است و به اجماع باطل است؛

۴. جنبه دوم عامل تحقق عصمت، معصوم است. محور این جنبه، قدرت گزینش اوست که به ترک طاعت و انجام معصیت تعلق گرفته است. این گزینش، ناشی از عقل فراوان، علوم بسیار و تداوم وی بر اندیشه در علو شأن الهی و فواید انجام طاعات و زشتی ارتکاب گناهان است. این ویژگی‏ها به طور کامل و پیوسته در معصوم هست و در غیر او چنین نیست.۱ علامه در الفین ابتدا عصمت را تعریف کرده است: «عصمت، چیزی است که با وجود آن مکلف از انجام معصیت خودداری می‏کند درحالی‎که توان انجام آن را دارد و با نبود آن از انجام معصیت خودداری نخواهد کرد.۲

همان‎گونه که روشن است، در این تعریف وی به تأثیر خدای سبحان در تحقق عصمت تصریح ندارد. البته از عبارات بعدی وی دانسته می‏شود که وی عصمت را لطفی از سوی خدای سبحان می‏داند. همچنین از این تعریف فهمیده می‏شود که خودداری و عدم خودداری، منسوب به معصوم و استناد یافته

1.. این نکته نیز در آیات و روایات بسیار تصریح شده که برخی از آنها در قسمت‏های پیشین گذشت.

2.. الحلی، الالفین، ج‏۱، ص۱۰۲؛ و ر.ک: الحلی، الالفین، ج۱، ص۱۰۲ ـ ۱۰۷ (ظاهراً این بیان و اشکالات و پاسخ‏ها را علامه از خواجه نصیرالدین طوسی الهام گرفته است. ر. ک: طوسی، تلخیص المحصل، ص۴۲۹ ـ ۴۳۰).


منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)
114

بر اساس تتبع نگارنده، یکی از بهترین منابعی که علامه به تبیین دیدگاه خود درباره ماهیت و منشأ عصمت معصومان به طور جامع و مختصر پرداخته، عبارت فوق است. در این عبارت نکاتی مهم به چشم می‏خورد. برخی از این نکات مهم، عبارت‏اند از:

۱. عصمت از دیدگاه وی، کیف نفسانی است. شاید بتوان از این عبارت استفاده کرد که از دیدگاه علامه، عصمت مرتبه‏ای بسیار اشتداد یافته از تقواست.۱ یکی از ویژگی‏های تقوا این است که متقی در رفتار خویش، مجبور نیست و با اختیار خویش از ارتکاب معصیت خودداری می‏کند. گفتنی است که این مطلب، بسیار مشابه توضیح وی در معارج الفهم است؛۲

۲. با اینکه پیامبر با امت در اصل قدرت و توانایی برابرند، عقلاً ممتتع نیست که لطفی افزون بر الطافی که به بقیه بندگان ارزانی شده، به او داده شود و این لطف، تفضل است. از این مطلب هم سهم خدا در تحقق عصمت دانسته می‏شود و هم اینکه این لطف، اعطایی است نه به دلیل تلاش معصوم در کسب آن؛

۳. ممکن است که دلیل اختصاص یافتن پیامبر به این لطف، این باشد که خدای دانسته که حجج: این لطف را می‏پذیرند و دیگران نمی‏پذیرند.۳ به عبارت دیگر، ایصال لطف از سوی خدای سبحان تنها، یک سوی این ماجراست و سوی دیگر، پذیرش این عنایت از سوی مکلف است؛ یعنی چنین نیست که اگر خدای سبحان به بنده‏ای لطف کند، به او علم دهد و یا روح‏القدس در اختیار او بنهد و

1.. همان‏گونه که گذشت این مطلب از آیات و روایات هم استفاده می‏شود. ر.ک: هاشمی‏نسب، الامامة علی ضوء الثقلین، ص۱۲۷ - ۱۲۸.

2.. ر.ک: الحلی، معارج الفهم، ص۴۶۳.

3.. این مضمون در روایات نیز آمده است. ر.ک: الطبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۳۴۰؛ ابن‎بابویه، عیون اخبار الرضا علیه السّلام، ج۱، ص۲۳۴، همو، الامالی، ص۵۲۷، ابن شعبة حرانی، تحف العقول، ص۴۳۱.

  • نام منبع :
    منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3610
صفحه از 258
پرینت  ارسال به