113
منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)

نظر استادش ابن‏میثم اثر پذیرفته و در همین حال، فعل خداوند و لطف را همچنان مطرح می‏کند. وی در َاجوِبة المسائل المُهَنّائیه در پاسخ به پرسشی درباره کیفیت عصمت انبیا علیهم السّلام توضیحاتی دارد که بخشی از دیدگاه وی را درباره منشأ عصمت معصومان: آشکار می‏سازد:

عصمت، کیفیتی نفسانی است که معصوم را به همراهی با پرهیزگاری و خودداری از انجام گناهان وا می‏دارد، با اینکه معصوم، قدرت بر انجام ضد آن دارد و ترک تقوا و ارتکاب گناهان از وی ممکن است؛ و روا نیست که مجبور بر انجام طاعت یا ترک معصیت باشد وگرنه استحقاق ثواب و عقاب از میان خواهد رفت و آنچه را سائل ـ‏خدای او را حفظ کُنادـ در پرسش خویش گفته که یکی از ما، ثوابش از پیامبر صلی الله علیه و آله بزرگ‏تر باشد، لازم خواهد آمد؛ درحالی‎که این مطلب به اجماع، باطل است. و تردیدی نیست که پیامبر صلی الله علیه و آله با امت در قدرت و توانایی برابرند؛ و محال نیست که برای معصوم از سوی خدای تعالی لطفی افزون بر الطافی که برای غیر او از مکلفان است وجود داشته باشد و این لطف، تفضلی از ناحیه خداست و انجام این لطف بر خداوند، لازم نیست و لازم نیست غیر معصوم با معصوم در دریافت لطف مشارکت داشته باشد؛ و ممکن است که سبب اختصاص معصوم به این لطف، این باشد که خدا می‏داند که معصوم این لطف را می‏پذیرد و غیر او نمی‏پذیرد. و ممکن است سبب اختصاص از سوی خود معصومان باشد به گونه‏ای که نافرمانی را بر نمی‏گزینند با اینکه بر انجام آن توان دارند و صدور معصیت از آنان محال است؛ چون عقلشان فراوان و علوشان بسیار است، بر تفکر و اندیشه‏ورزی مداومت دارند و پیوسته به انجام طاعات روی آورده‏اند و بر آنها مداومت دارند به خلاف غیر آنان از افراد بشر که این گونه نیستند.۱

1.. الحلی، أجوبة المسائل المهنائیةالمهنائیة‏، ص۷۳، صص۷۳ - ۷۴.


منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)
112

با وجود آن، داعی برای ترک طاعت و ارتکاب معصیت ندارد، با اینکه قدرت بر انجام این کار دارد».۱ تحقق این لطف از سوی خدا تنها در حق کسانی است که خدا می‏داند که آنان این لطف را می‏پذیرند و نهایت تلاش خود را در ترک گناه خواهند گرفت. ازاین‎رو موهبتی بدون دلیل و حکمت نخواهد بود.۲

ب - علامه در برخی دیگر از آثار کلامی خویش به تأثیر «ملکه و لطف» پرداخته است. وی در معارج الفهم، ابتدا به تعریف عصمت می‏پردازد: «عصمت، لطفی است که خدا برای مکلف انجام می‏دهد به طوری که با وجود آن، داعی برای ترک طاعت و انجام معصیت ندارد، با اینکه ممکن است، این کار حاصل گردد». سپس امتناع صدور گناه را از معصوم با استدلال رد می‏کند و اضافه می‏کند: «پس حق، بقای معصوم بر اختیار است، پس هنگامی که برای انسان ملکه‏ای باز دارنده از گناه و ارتکاب معاصی حاصل گردد و آگاهی به سعادت موجود در اطاعت و شقاوت موجود در نافرمانی همراه ترس از مؤاخذه بر ترک اولی و فعل منهی، به ملکه مذکور ضمیمه گردد؛ شرائط عصمت کامل گردیده است».۳ همان‎گونه که از این تعریف نیز فهمیده می‏شود وی در تعریف خود هم به لطف و تأیید الهی توجه دارد و هم به ملکه تقوای معصوم، علم وی به نتیجه اطاعت و معصیت و خوف مؤاخذه بر نافرمانی. ازاین‎رو وی عصمت را نه جبری می‏داند و نه امری واگذار شده به معصوم بدون اینکه خدای سبحان در آن دخالتی داشته باشد. علامه در این عبارت، در مطرح ساختن واژه «ملکه» از

1.. الحلی، مناهج الیقین، ص۴۲۴؛ و ر.ک: همو،‏ تسلیک النفس الی حظیرة القدس، ص۱۹۱؛ همو، الباب الحادی عشر، ص۹؛ همو، انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، ص۱۹۶.

2.. ر.ک: الحلی، أجوبة المسائل المهنائیة، ص۷۴.

3.. الحلی، معارج الفهم، ص۴۶۳.

  • نام منبع :
    منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3615
صفحه از 258
پرینت  ارسال به