در جهانبینی قرآن، عدم تشخیص خیر و شر پدیدهها توسط انسان به جهل او بازمیگردد: (عَسَىٰ أَن تَكْرَهُوا شَئْا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَىٰ أَن تُحِبُّوا شَئْا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَٱللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ؛ چه بسا چیزها که شما از آن کراهت دارید درحالیکه خیرتان در آن است و چهبسا چیزها که دوست میدارید درحالیکه شر شما در آن است و خدا خیر و شر شما را میداند و خود شما نمیدانید).۱ قرآن علم را برای تشخیص پدیدهها شرط لازم میداند، درحالیکه انسان طبق محاسبات خویش عمل میکند: (إِنَّ ٱلَّذِينَ جَاءُو بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِّنكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَّكُم بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ؛ همانا آن گروه منافقان که به شما مسلمین بهتان بستند میپندارید ضرری به آبروی شما میرسد بلکه خیر و ثواب نیز خواهید یافت).۲ انسان فقط «حسبان» دارد نه علم و این مرحله از آگاهی برای شناخت خیر و شر کافی نیست.
بشر به دلیل جهل خویش، آینده اتفاقات درباره خود را رصد نمیکند. به عبارتی توان رصد کردن عاقبت رخدادها را ندارد. اما قرآن پدیدهها را با نتیجه آن میبیند و سپس خیر یا شر بودن آنها را بیان میدارد. این یکی دیگر از ویژگیهای ممتاز جهانبینی قرآن در مسئله شر است. در جهانبینی قرآن پدیده با نتیجه آن سنجیده میشود؛ چنانچه پیامد پدیدهای در راستای رستگاری انسان و مصلحت اندیشی او باشد، آن پدیده خیر است و اگر پیامد آن رخداد، در راستای مصلحت حیات انسانی بشر نباشد، شر خواهد بود؛ هرچند آن رخداد مایه خرسندی انسان شود. (وَلَا يَحْسَبَنَّ ٱلَّذِينَ يَبْخَلُونَ بِمَا ءَاتَاهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضْلِهِ هُوَ خَيْرًا لَّهُم بَلْ هُوَ شَرٌّ لَّهُمْ سَيُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ ٱلْقِيَامَةِ؛ آنان که بخل نموده و حقوق فقیران را از مالی که خدا به فضل خویش به آنها داده ادا نمیکنند، گمان