فخراً»؛ یعنی برتری نمودن بر او.۱ «الفَخور من الإبل» را شتری معنا کردهاند که پستان بزرگ اما شیر کم دارد.۲
هنگامی که زندگی از دشواریها گذر کرد، بر محوری هموار و مداری آرام قرار میگیرد: (وَ لَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضَرَّآٰءَ مَسَّتْهُ). قرآن حالت انسان را اینگونه بیان میدارد: (وَ لَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضَرَّآٰءَ مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ ٱلسَّئِّاتُ عَنِّى إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ؛ و اگر او را پس از سختی و پریشانیای که به او رسیده خوشی و نعمتی بچشانیم، حتماً خواهد گفت: سختیها و بلاها از من رفت و در آن حال سرمست و فخرفروش خواهد بود).۳ انسان نخست انبساط خاطری پیدا میکند و خویش را از دام سختیها رها مییابد و در ادامه به حال فرح و شادی خاصی میپردازد؛ حالتی که انسان را از وادی انسانیت بیرون میبرد و فرد را به وادی طغیان و سرکشی میکشاند. لذا خداوند میفرماید: (إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلْفَرِحِينَ؛ خداوند فرحین را دوست ندارد).۴
خلاصه اینکه برخی افراد پس از عبور از سختیها و رسیدن به نعمتها، سر به طغیان و سرکشی میگذارند.
رویکرد معرفتشناسی به سختیها
رنج و مشقت، آثاری معرفتشناختی در زندگی بشر دارند. «دعا» به معنای خواندن و «نسی» به معنای فراموشی، دو واژهای هستند که در ارتباط با معرفتشناسی کاربرد دارند. خداوند میفرماید: (وَ إِذَا مَسَّ ٱلْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ