موضوع سخن است و به جنبههای دیگر آن توجه ندارد.
برخی افضلیت را از حرف «من» که در ادامه واژه «خیر» آمده به دست میآورند نه از لفظ «خیر». تفاوت واژه «خیر» با واژگان مشابه همچون حسن، جمیل و صالح در همین است که این واژگان بر خلاف واژه «خیر» خود دارای خصوصیتی هستند که از آنها مخصوص بودن فهمیده میشود.۱ این ادعا با ظاهر تمام آیات هماهنگ نیست؛ زیرا در برخی آیات، از واژه «من» استفاده نشده است.
از واژه «خیر» واژگان متعددی مشتق میگردد. تعداد این واژگان بر حسب اشتقاق خاص به ۱۵ عدد میرسد. البته این تعداد به غیر از حالتهای نحوی این واژه است. ناگفته نماند که تعدادی از این واژگان اشتقاقی ربطی به بحث خیر در مسئله شرور ندارند. در این تحقیق، علیرغم عدم ارتباط این واژگان با بحث خیر و شر، به مناسبت بحث معناشناسی، ناگزیر از مختصری بحث درباره این واژگان خواهیم بود تا مخاطب در جریان عدم ارتباط این واژگان با مسئله شرور قرار گیرد.
«اختیر» که انقلاب به «اختار» شده ماضی از باب «افتعال» است. «اختیار» مصدر «اختیر» است. راغب میگوید: اختیار به معنای طلب چیزی که انجام دادن آن خیر است، میباشد.۲
در واژه «اختار» اصطفاء و انتخاب نمودن به نحوی اشراب میشود. حضرت موسی علیه السّلام بین تمام مردان قومش این تعداد افراد را انتخاب کرد: (وَٱخْتَارَ مُوسَىٰ قَوْمَهُسَبْعِينَ رَجُلاً لِّمِيقَاتِنَا؛ و موسی از قوم خود برای وعدهگاه ما