گریبان آنها را گرفته بود، میفرماید آنها برای رفع مشقت به عزیز مصر مراجعه کردند و از او کمک خواستند: (یا أَیهَا الْعَزیزُ مَسَّنا وَأَهْلَنَا الضُّرّ؛ ای عزیز، ما و خانواده ما را سختی و تنگی رسید).۱ اگر این التجا امری ناپسند بود، باید قرآن به نحوی آن را نکوهیده بیان مینمود تا مخاطبان قرآن راه را از بیراهه تشخیص دهند؛ حال آنکه میبینیم نهتنها خداوند نکوهش نکرده، بلکه فرزندان یعقوب درخواست جزای نیکو برای عزیز مصر دارند: (إِنَّ اللَّهَ یجْزِی الْمُتَصَدِّقینَ؛ همانا خداوند متصدقان را پاداش میدهد) و قرآن این درخواست را مذمت نمیکند.
حتی قدرتهای واسطهای نیز هنگام سختی و مشقت به قدرت حقیقی پناه میبرند و برای رفع گرفتاری از خدای سبحان کمک میگیرند. حضرت ایوب علیه السّلام هنگام گرفتاری به دو چیز اقرار میکند: یکی رسیدن مشقت، یعنی آنچه بر من وارد شده به دلیل ضعف وجودی من تبدیل به مشقت گردیده؛ و دیگری التجا به رحم پروردگار و استمداد از ارحم الراحمین: (وَ أَيُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّى مَسَّنِىَ ٱلضُّرُّ وَ أَنتَ أَرْحَمُ ٱلرَّاحِمِينَ؛ «و (به یاد آر) ایوب را هنگامی که پروردگارش را ندا کرد که همانا مرا بیماری و شدت و آسیب رسیده، و تو مهربانترین مهربانانی).۲
علامه طباطبائی کلمه «ضُر» را تنها بلاهایی میداند که مستقیماً به جان آدمی میرسد؛ اما «ضَر»، تمام بلاها را شامل میشود.۳ ایوب علیه السّلام در مصاف مشکلات طاقتفرسا و متعدد، در نهایت ادب به خداوند عرضه میدارد؛ (أَنِّی مَسَّنِی الضُّرُّ؛ من گرفتار مشکلاتی شدهام). در این بیان نمودی از جزع و شکایت دیده نمیشود.