برای حل این مسئله اعتقادی، چیستی آن مورد مطالعه و دقت قرار گیرد و قلمرو وجودی آن مشخص شود. آنگاه که هویت شر معلوم نگردد، رخدادی خیر به عنوان شر مطرح میشود و ایبسا پدیدهای شر تحت عنوان خیر جای گیرد. در این حالت است که پاسخها به مسئله شر ناکارآمد جلوه میکنند.
برای مشخص شدن هویت شر، باید ملاک و معیاری برای نامگذاری پدیدهها به خیر و شر معرفی گردد. اینکه چه ملاکی برای خیر یا شر بودن رخدادها در نظر گرفته شود مهم است. اگر ملاک خیریت یا شریت پدیدهها خرسندی و ناخرسندی انسان باشد، هر پدیدهای که مایه خرسندی انسان گردد خیر تلقی میشود و آن رخدادی که ناخرسندی انسان را به همراه داشته باشد، شر نامگذاری میگردد. در جهانبینی قرآن خرسندی و ناخرسندی انسان ملاک و معیار این نامگذاری نیست، بلکه عاقبتاندیشی و مصلحت سنجی برای انسان، معیاری مناسب برای خیر بودن یا شر بودن پدیدهها معرفی میگردد. این ملاک و معیار را میتوان با دقت در معنای واژگان مرتبط با خیر و شر و تحلیل روابط بین آنها در آیات قرآن کشف کرد.
در جهانبینی قرآن، «شر» مساوی با رنج نیست. بین شر و رنج در جهانبینی قرآن رابطه عموم و خصوص من وجه برقرار است. اگرچه برخی دشواریها شر هستند، اما هر مشقتی شر تلقی نمیگردد. قرآن میفرماید: (کتِبَ عَلَیکمُ الْقِتالُ وَهُوَ کرْهٌ لَکمْ وَعَسی أَنْ تَکرَهُوا شَیئاً وَهُوَ خَیرٌ لَکمْ وَ عَسی أَنْ تُحِبُّوا شَیئاً وَهُوَ شَرٌّ لَکم؛ قتال بر شما واجب شده درحالیکه آن را مکروه میدارید و چه بسا چیزها که شما از آن کراهت دارید درحالیکه خیرتان در آن است و چه بسا چیزها که دوست میدارید درحالیکه شر شما در آن است).۱ قرآن تصریح