جهانبینی اشتراک دارند، در کشف معنا نیز سهم غیر قابل انکاری دارند.
به همین ترتیب در معناشناسی جهل، روایات کتاب العقل و الجهل از کتاب کافی نشانههایی برای تحلیل معناشناختی آیات عقل و جهل هستند. رابطه جهانبینی الهی با قرآن و روایات را میتوان در شکل زیر نشان داد.

نمودار شماره ۲: (رابطه جهانبینی الهی با قرآن و روایات)
در بینامتنیت قرآن و روایات باید میان روایات اصیل و روایات نقل به مضمون تفاوت نهاد؛ زیرا روایاتی که نقل به مضمون هستند، در کنار آیات قرآنی، جهانبینی جامع الهی تشکیل نمیدهند، بلکه این روایات حاکی از فرهنگ مسلمانان آن دوراناند نه فرهنگ و جهانبینی اسلامی، پس نمیتوانند در معناشناسی قرآن دخیل باشند. هرچند این روایات از متون تفسیری به متن قرآنی نزدیکترند.
معناشناسی فرهنگ مسلمانان در هر دوره و تحلیل روایات آن زمان میتواند در اعتبارسنجی روایات الگویی ارائه دهد، ولی نباید آن را با معناشناسی قرآن گره زد؛ زیرا در معناشناسی قرآن، تنها نشانههایی بهکار گرفته میشوند که در کشف معنای الفاظ قرآنی مؤثر باشند. روایات اصیل که از معصوم صادر شده از این قابلیت