95
میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی

نمی‌توان ناظر به معرفت فطری دانست، درحالی‌که روایات تفسیری در ذیل این آیه مسئله معرفت فطری و علم پیشین انسان به وجود خداوند را پیش کشیده‌اند. به این ترتیب معناشناسی قرآن بدون ورود روایات معناشناسی ناقصی خواهد بود. به همین دلیل روایات تفسیری فراوانی در منابع تفسیری در ذیل آیات قرآن یافت می‌شود.۱ این روش، این قابلیت را دارد که روایات تفسیری را در معناشناسی قرآن وارد کند و در کنار دیگر نشانه‌های معناشناختی قرار دهد.

روایات تفسیری همچنین به‌عنوان ابزاری برای پی بردن به این‌ نکته به‌کار می‌روند که آیا آنچه ما ادعا می‌کنیم از متن قرآن فهمیده‌ایم، معنای کاملاً جدیدی است یا این‌که امت اسلامی چیزی مانند آن را پیش از این تأیید کرده است؟ شاید این اعتراض مطرح شود که دورهٔ نخستین در تاریخ قرآن به دلیل خلأ زمانی و فرهنگی قابل بازیابی نیست، بنابراین، بررسی روایات و سنت‌های تفسیری تنها فعالیت معتبر برای قرآن‌پژوهان است.۲ به هرحال، اگر خلأ فکری و فرهنگی سبب شود تا قرآن برای ما قابل فهم نباشد، آنگاه معنای هیچ یک از آثار تفسیری نیز قابل دست‌یابی نخواهد بود و این شکاکیت و تردید موجب می‌شود به نقطه بی‌معنایی برسیم.

جایگاه روایات در معناشناسی قرآن، همچنین تنها منحصر به روایات تفسیری نمی‌شود، بلکه روایات غیر تفسیری نیز در معناشناسی قرآن مؤثرند؛ به این معنا که در معناشناسی یک حوزه معنایی خاص، می‌توان روایات آن حوزه را در کشف معنای مفاهیم قرآنی به‌کار بست؛ بنابراین، روایات از آن جهت که با قرآن در

1.. قمی، تفسیر القمی، ج۲، ص۱۵۴؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۴۱؛ علامه طباطبایی، المیزان‏، ج۱۶، ص۱۸۶.

2.. Rippin, Approaches to the History of the Interpretation of the Quran, p. ۳۰.


میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی
94

معناشناسی دارند و معناشناس با مراجعه به تمام متون کار معناشناسی را پیش ببرد. ایزوتسو در کتاب مفهوم ایمان در کلام اسلامی چندین متن کلامی را از نحله‌های گوناگون انتخاب کرده و با روش در زمانی ایمان را تحلیل معناشناختی کرده است.

متون تبیینی در معناشناسی همزمانی همواره نمی‌تواند موضوع معناشناسی قرار گیرد؛ زیرا هر متنی در مقابل معنای خود قرار گرفته، میان جهان‌بینی آن متن و خود متن هم‌پوشانی و تناظر ویژه‌ای وجود دارد. در معناشناسی هم‌زمانی فرض بر این است که یک متن به‌صورت کامل شکل گرفته و حاکی از معنای خاصی است که نمی‌توان با استفاده از متون دیگر معنایی بر جهان‌بینی آن افزود. این به معنای نفی ارتباط روایات با ‌جهان‌بینی قرآنی نیست؛ زیرا می‌توان متون روایی را در جهان‌بینی قرآن سهیم دانست.

متون همسان در کنار هم نقش‌آفرینی می‌کنند و با هم فرهنگ جامعی را ارائه می‌دهند. در جهان‌بینی جامع، هر متنی نقش ویژه‌ای بر عهده دارد و حاکی از معنایی خاص است. در این سطح از معناشناسی، متون در یک سطح قرار نمی‌گیرند و باید آنها را درجه‌بندی کرد. قرآن در کنار روایات، جهان‌بینی جامعی شکل می‌دهد و جهان‌بینی الهی را به وجود می‌آورد. بخشی از جهان‌بینی در زبان قرآن و بخشی دیگر در لسان روایات آمده است. در فرهنگ اسلامی قرآن کانون مفاهیم دینی است و فرهنگ اسلامی مبتنی بر آن است.

به بیان دیگر، در معناشناسی جهان‌بینی اسلامی، قرآن محوریت دارد و روایات نقش فرعی ایفا می‌کنند. همچنین محور بودن قرآن به معنای بی‌توجهی به روایات معصومین نیست؛ زیرا در برخی موارد بدون مراجعه به روایات، معناشناسی آیات به طور کامل صورت نمی‌پذیرد. برای مثال،‌ واژهٔ فطرت در آیهٔ شریفهٔ (فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفاً فِطْرَتَ‏ اللَّهِ الَّتی‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها)۱ را بدون در نظر گرفتن روایات،

1.. سورۀ روم، آیۀ ۳۰.

  • نام منبع :
    میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 6452
صفحه از 296
پرینت  ارسال به