بررسی نحوه نگرش آن متن نسبت به جهان است.۱ به این معنا که متن بهعنوان نشانه بر مفاهیم و معانی خاصی دلالت میکند که ارتباط و نسبتهای نهفته در آن مفاهیم از هم بریده نیستند و دارای ساختاری نظاممندند. این ساختار نظاممند که قواعد و ارتباطات میان مفاهیم بر اساس آن شکل میگیرد، اصلی زبانشناختی است که معناشناسی دستگاه معنایی بر آن استوار است.
در این اصل، زبان با تمام مؤلفههای خود، نشانهای از یک نظام فرهنگی است. نظام فرهنگی به هر اندازه منسجم و دقیق باشد، نمود خارجی آن نیز دقیق خواهد بود. از اینرو، نقش جهانبینی و نظام فرهنگی در تولید زبان مشخص میشود؛ زیرا رابطه زبان با نظام فرهنگی، رابطه دال (signifier) و مدلول (signified) است که در این فرایند، دلالت (signification) پدید میآید.۲ زبان، دال و نظام فرهنگی مدلول است و معناشناسی رابطه این دو را تحلیل میکند. دستگاه معنایی در تولید زبان، نقش عمده دارد. به این بیان که هر قومی بر اساس نظام فکری خود، واژگان خاصی را انتخاب کرده و ارتباطات واژگان را تعریف میکند. دستگاه معنایی نظامی از واژگان را تولید میکند که همسان و متناظر با دستگاه معنایی خود باشد. در تولید نظام واژگان اگرچه واژه جدیدی تولید نمیشود و معناهای جدید بر واژههای پیشین اضافه میشوند، ولی نظامدهی به واژگان و کیفیت ارتباط آنان، ریشه در جهانبینی و دستگاه معنایی دارد. این دستگاه معنایی با استفاده از واژگان یک زبان و ایجاد نسبتهای معنایی جدید ادبیاتی نو تولید میکند.۳
اگر بخواهیم این ارتباط را در مورد قرآن نشان دهیم، باید اشاره کنیم که قرآن