همنشینی چون عقل، فهم، فقه، معرفت، جهل، یقین، ظن و شک نیز باید بررسی شوند. از سوی دیگر، باید دانست که در بررسی معنایی واژه علم، بحث عالم، معلوم و منبع نیز در ذیل آن لحاظ میشود. بدین ترتیب وجوه مختلف واژه در نظر گرفته میشود. روشن که برای مطالعه معناشناسانه در میدانهای معنایی باید به دو سطح پیشین؛ یعنی شناخت لغت و جملات در سیاق خود نیز آگاهی داشت.
بنابراین، نوع نگاه به معنا (اندیشه) در سه سطح وجود دارد که شکلِ پژوهشی آنها متفاوت است. سطح بالاتر، سطوح پایین دستی را در خود دارد.
رابطه اندیشه و زبان
در مقدمه باید بررسی کنیم که مطالعه معناشناسی به منظور کشف جهانبینی و اندیشه، در چه متنهایی قابل پیگیری است.
فرد عادی و معیار
هر متنی از سوی هر شخصی که صادر شود، از جهت معناشناسی قابل بررسی است و کم و بیش جهانبینی فرد را نشان میدهد، حتی لالاییهای یک مادر روستایی یا نواهای یک چوپان نیز تا اندازهای نشاندهنده مفهومسازیها و جهانبینیهای آنان است. برای مثال، اشعار و ابیاتی که یک مادر رنجکشیده برای کودکِ خود میخواند با اشعار مادری که در رفاه زندگی کرده است، یکسان نیست؛ اما هر متنی نیز ارزش مطالعه با رویکرد معناشناختی دستگاه معنایی را ندارد؛ زیرا جهانبینی این افراد فاقد دستگاه معنایی منسجم است. بنابراین، تنها متونی برای تحلیل جهانبینی بررسی میشوند که از فرد معیار صادر شده باشند؛ مانند سخنان پیشوایان دینی که تمامی معیارهای این رویکرد را تأمین میکنند و از ویژگیهای دستگاه معنایی نظیر نظام درونی و بیرونی و سامانمندی برخوردارند.