67
میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی

ترتیب بر اساس نظریه میدان‌های معنایی تمامی معانی به نوعی تابع دسته‌بندی و تجزیه و تحلیلی هستند که ذهن انسان از واقعیت ارائه می‌دهد.

سازگاری مقولات در معناشناسی میدان‌های معنایی

اجزا، عناصر و مقولاتی که تولید می‌کنیم، امور منفرد و مجزایی از یک‌دیگر نیستند. زمانی که واقعیات خارجی را بررسی می‌کنیم، آن را درون یک دستگاه و سیستم، تجزیه و تحلیل می‌کنیم.

به همین دلیل در طبقه‌بندی واقعیت‌ها، معانی با هم سازگارند. زمانی که واژه‌ها را بر معانی طبقه‌بندی‌شده اطلاق می‌کنیم نیز میان آنها خلطی صورت نمی‌گیرد. جایگاه هر معنایی نسبت به معانی دیگر معلوم و مشخص است. انسان، حیوان، گیاه، آسمان و کوه هر یک جایگاه خاصی به خود اختصاص داده‌اند. تقسیم‌بندی ما از معانی در یک سیستم و دستگاه صورت می‌پذیرد، به‌ طوری که این معانی با یک‌دیگر ارتباط دارند.

به بیان دیگر، با شبکه معنا سر ‌و ‌‌کار داریم. نتیجه مقوله‌بندی انسان تشکیل یک شبکه معنایی است. ایزوتسو از این اصل گاه به «دستگاه معنایی» و گاه «ساختمان تصوری» تعبیر می‌کند.۱ بدین ترتیب ما در زبان با یک ساختمان از معنا روبه‌رو هستیم که پیکر‌ه‌های مختلف از معنا، یک ترکیب را تشکیل می‌دهند.

شبکه معنایی

هر دستگاه یا شبکه معنایی خود متشکل از زیرمجموعه‌هایی است. در بحث میدان معنایی ما با دستگاهی از معانی روبه‌رو هستیم که خود از گروه و معانی

1.. نک: ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ص۲۲.


میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی
66

معنا در معناشناسی میدان‌های معنایی

نظریه میدان‌های معنایی نظریه‌ای کارکردی است و اساس بحث نظریه‌های کارکردی این است که معنا نسبی است، اما باید معنا را درون متن فهمید و نه بیرون آن. تمام ارجاعات معنا باید به کارکردهای واژه درون یک بافت زبانی و معنایی باشد.

معنا، حاصل طبقه‌بندی واقعیت

نظریه میدان‌های معنایی، معنا را حاصل تجزیه و طبقه‌بندی واقعیت در قالب بسته‌های معنایی می‌داند. این دیدگاه معتقد است که اساساً در حوزه معنا، تا واقعیت طبقه‌بندی و تحلیل نشود، مفهومی به نام معنا نیز پدید نمی‌آید. تصویر اولیه‌ای که از معنا وجود دارد این است که ذهن انسان به‌مثابه آینه‌ای است که در آن صورت اشیاء نقش می‌بندد. معنا شیئی خارجی است که هر زمان به آن می‌نگریم با یک سری تغییرات همچون انتزاع یا ترکیب، در ذهن بشر منعکس می‌شود؛ اما در دیدگاه معناشناسیِ میدانی این‌گونه نیست، بلکه بر اساس این دیدگاه سهم اصلی در تولید معنا بر عهده انسان است. معنا آن نیست که در واقعیت وجود دارد، بلکه ذهن انسان در مواجهه با بیرون و در نقطه آغاز آشفته است و تا زمانی که واقعیت را دسته‌بندی و تحلیل نکند به معنا دست نمی‌یابد.

دسته‌بندی مفاهیمی که به سادگی به‌کار می‌بریم مانند انسان، حیوان و گیاهان از انسان است و در خارج چنین دسته‌بندی‌هایی وجود ندارد. در این‌باره می‌توان علف هرز را برای نمونه، مثال زد. زمانی که گیاهی را گیاه هرز می‌نامیم، می‌دانیم که اساساً در عالم خارج چیزی به نام گیاه هرز وجود ندارد و انسان‌ها بر اساس منافع و مصالح خود واقعیت خارجی را چنین تقسیم می‌کنند و گیاهی را گُل و گیاه دیگری را هرز می‌خوانند. بسیاری از واژه‌ها و معانی تابع دیدگاه انسان است. بدین

  • نام منبع :
    میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 6164
صفحه از 296
پرینت  ارسال به