ترتیب بر اساس نظریه میدانهای معنایی تمامی معانی به نوعی تابع دستهبندی و تجزیه و تحلیلی هستند که ذهن انسان از واقعیت ارائه میدهد.
سازگاری مقولات در معناشناسی میدانهای معنایی
اجزا، عناصر و مقولاتی که تولید میکنیم، امور منفرد و مجزایی از یکدیگر نیستند. زمانی که واقعیات خارجی را بررسی میکنیم، آن را درون یک دستگاه و سیستم، تجزیه و تحلیل میکنیم.
به همین دلیل در طبقهبندی واقعیتها، معانی با هم سازگارند. زمانی که واژهها را بر معانی طبقهبندیشده اطلاق میکنیم نیز میان آنها خلطی صورت نمیگیرد. جایگاه هر معنایی نسبت به معانی دیگر معلوم و مشخص است. انسان، حیوان، گیاه، آسمان و کوه هر یک جایگاه خاصی به خود اختصاص دادهاند. تقسیمبندی ما از معانی در یک سیستم و دستگاه صورت میپذیرد، به طوری که این معانی با یکدیگر ارتباط دارند.
به بیان دیگر، با شبکه معنا سر و کار داریم. نتیجه مقولهبندی انسان تشکیل یک شبکه معنایی است. ایزوتسو از این اصل گاه به «دستگاه معنایی» و گاه «ساختمان تصوری» تعبیر میکند.۱ بدین ترتیب ما در زبان با یک ساختمان از معنا روبهرو هستیم که پیکرههای مختلف از معنا، یک ترکیب را تشکیل میدهند.
شبکه معنایی
هر دستگاه یا شبکه معنایی خود متشکل از زیرمجموعههایی است. در بحث میدان معنایی ما با دستگاهی از معانی روبهرو هستیم که خود از گروه و معانی