فصل دوم: اصول و مبانی معناشناسی میدانهای معنایی در کاربست قرآنی
نظریه میدانهای معنایی در زبانشناسی، در اوایل سده بیستم بهعنوان چالش بر معناشناسی تاریخی که رویکرد در زمانیِ جزءنگرانه را به منظور شناخت تغییرات معانیِ واژههای خاص اتخاذ کرد، پدیدار شد. پس از اثر فردیناند سوسور (Ferdinand Saussuru) بود که ضرورت یک رویکرد همزمانی نیز شناخته شد.۱ تصویر موزائیکی از سوی تعدادی از نظریهپردازان به این منظوربهکار گرفته شد تا تبیین کند چگونه یک فرهنگ از طریق تقسیم واقعیت با کاربرد کلمات ساخته میشود. در ارتباط با مطالعات قرآنی، توشیهیکو ایزوتسو بیشترین بهره را از تحلیل حوزه معناشناختی برده است.۲ او پیشنهاد میکند که بهترین روش برای توصیف
1.. برای تاریخ ظهور انواع مختلف نظریۀ زمینه در زبانشناسی بنگرید:
Suzanne Ohman, Theories of the Linguistuistic, pp.۱۲۳–۱۳۴, Basilius, Neo - Hum boldtian, Ethnolinguistics, pp. ۹۵–۱۰۵.
2.. ایزوتسو روششناسی خود را در بخش نخست کتاب خدا و انسان و نیز در کتاب مفاهیم اخلاقی دینی در قرآن بیان میكند.