⚫ واجشناسی (phonology)
⚫ تاریخ تحولات لغوی (morphology)
⚫ علم نحو (syntax)
⚫ علم معانی (semantics)
⚫ فراگیری زبان (language Acquisition)
بدین ترتیب علم معانی (یا semantics) بخشی از دانش زبانشناسی را تشکیل میدهد. بر این اساس و بنا به اعتقاد لاینز، معناشناسی زبانشناختی مطالعه معنایی است که به شکل نظاممند در واژگان و دستور زبانهای به اصطلاح طبیعی رمزگذاری شده است.۱
معناشناسی و کاربردشناسی
یکی از مشکلات پیش روی معناشناسان تمایز میان معناشناسی و کاربردشناسی۲ بوده است؛ زیرا در هر دو، مسئله معنا و انتقال آن از طریق زبان مطرح است. نخستین بار کارناپ، به وجود دانشی به نام «کاربردشناسی» قائل شد. او کاربردشناسی را مطالعه معنا با توجه به گوینده و شنونده دانست. این در حالی است که معناشناسی مطالعه معنا مستقل از گوینده و شنونده است؛ بنابراین، تفاوت معناشناسی با کاربردشناسی عبارت است از:
۱. معنا در معناشناسی قائم به دو طرف است، ولی در کاربردشناسی، قائم به سه طرف است؛
۲. معناشناسی با مراد استعمالی و کاربردشناسی با مراد جدی سروکار دارد؛
۳. در معناشناسی صرف اطلاعات زبانی کفایت میکند، ولی در