45
میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی

مِنَ الْجَسَدِ فَإِذَا ذَهَبَ الرَّأْسُ ذَهَبَ الْجَسَدُ کَذَلِکَ إِذَا ذَهَبَ الصَّبْرُ ذَهَبَ الْإِیمَانُ».۱

در این روایت، از تشبیهات بدنی استفاده شده است. در بسیاری از موارد اساساً بدون تشبیه مادی نمی‌توان مفهومی را درک کرد. تشبیه‌ها و استعاره‌ها در قرآن صرفاً به این منظور به‌کار نرفته‌اند که خداوند اراده کرده است به زیبایی در کلام بیافزاید، بلکه علت اصلی این است که در بسیاری از موارد بدون تشبیه و استعاره انسان درکی از مفاهیم نخواهد داشت. هرگاه خداوند اراده کند حقیقت‌هایی را در اختیار انسان بگذارد، آن حقایق برتر را در قالب زبان مادی ارائه می‌نماید؛ زیرا فکر بشر و زبان او خصلت مادی دارند. البته، استعمال زبان در انتزاعیات و مجردات به معنای حذف مادیت زبان نیست، بلکه همان زبان مادی با نگرشی جدید به‌کار گرفته می‌شود.۲

معناشناسی و دانش‌های همگن

دانش‌های مشابه بسیاری برای معناشناسی وجود دارد. معناشناسی با هرمنوتیک، زبان‌شناسی، نشانه‌شناسی و کاربردشناسی ارتباط و شباهت دارد. شباهت‌ این دانش‌ها در چیست؟ در تمامی این علوم درباره معنا و لفظ سخن به میان می‌آید. در هرمنوتیک مباحثی در تفسیر متن مطرح می‌شود؛ یعنی رسیدن به معنا از طریق متن. زمانی که معناشناسی نشانه‌‌شناسی را بحث می‌کنیم، از نشانه‌ای با عنوان لفظ آغاز می‌کنیم و در نهایت، می‌رسیم به معنایی که از لفظ گرفته می‌شود. در زبان‌شناسی نیز همین گونه است. از یک سو، لفظ و از سویی معنا قرار دارد. همین اتفاق در کاربردشناسی نیز رخ می‌دهد.

1.. كلینى، الكافی، ج۲، ص۸۷.

2.. برای آشنایی بیشتر با نظریه بدن‌مندی معنا، نک: روشن، اردبیلی، مقدمه‌ای بر معناشناسی شناختی، ص۴۱-۶۲.


میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی
44

است که انسان سخن می‌گوید. حتی زمانی که درباره حوزه انتزاعی یا درباره حوزه مجرد سخن می‌گوییم، گرچه می‌دانیم این حوزه‌ها مادی نیستند، اما از زبان مادی و نسبت‌هایی که در عالم ماده وجود دارند کمک می‌گیریم؛ برای نمونه، بالاتر و پایین‌تر بودن یک رابطه مکانی یا رابطه بدنی است. بالاتر و پایین‌تر از آنجا پیدا شده که ما موجودات بدن‌مندی هستیم. بعضی از موجودات بالاتر از سر ما قرار گرفته‌اند و بعضی زیر پای ما هستند. از این موقعیت بدنی بالا و پایین پیدا شده است.

از این‌رو، هرگاه قصد داریم برای مثال، رابطه خداوند نسبت به موجودات را درک کنیم بر اساس همین روابط مکانی می‌فهمیم و در عین حال متوجه هستیم که خداوند موجود مادی نیست، اما ذخیره فکری ما این‌گونه است. ذخیره فکری انسان با مفاهیم مادی شکل گرفته است. زبانی که با آن درباره مادیات، انتزاعیات و مجردات سخن می‌گوییم از زبان مادی بهره می‌گیریم و انسان در حقیقت در مورد انتزاعیات و مجردات زبان مادی را گسترش می‌دهد.

مادی بودن از زبان جدا نمی‌شود از این‌رو، در نهایت، بر اساس دیدگاه‌هایی که در فلسفه وجود دارد می‌توان معنا را یک موجود مثالی در نظر گرفت که اوصاف و صورت مادی از آن جدا نمی‌شود. بشر در هر عالمی که سخن بگوید و از لفظ و معنا در ارتباط زبانی استفاده کند از همین زبان مادی بهره خواهد برد و نمی‌تواند زبان مادی را کنار بگذارد.

بنابراین، با همین روابط مکانی با خداوند سخن می‌گوید. حتی بنا بر این فرض که بهشت هم عالم عقلی باشد با خداوند و فرشتگان به‌واسطه زبان مادی سخن خواهد گفت. این نکته در تحلیل بسیاری از استعاره‌های قرآنی و زبان قرآن به‌کار می‌آید. به همین دلیل بسیاری از روایات، مفاهیم مادی را برجسته می‌کنند؛ مانند روایتِ «عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ علیه السلام قَالَ: الصَّبْرُ مِنَ‏ الْإِیمَانِ‏ بِمَنْزِلَةِ الرَّأْسِ

  • نام منبع :
    میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 6876
صفحه از 296
پرینت  ارسال به