35
میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی

حقیقت، پیامد ایجابی دیدگاه جدید این بود که روش اصلی معناشناسی باید ترکیبی باشد از تاریخی و یا در زمانی و همچنین همزمانی. البته، تأکید اصلی بر تحلیل همزمانی است. گرچه آنها در ابتدا به نگاه تاریخی هم تأکید داشتند، ولی در ادامهٔ این مکتب کاملاً آن نگاه تاریخی به حاشیه رانده شد. پیامد سلبی ساختارگرایی این است که معنا را نباید توصیف روان‌شناختی کرد، بلکه برای تعیین معنا به‌جای مراجعه به اذهان کاربران زبان باید سراغ رابطه‌ میان واژه‌ها رفت. به بیان دیگر، معنا را باید توصیف عینی کرد نه توصیف ذهنی. ایزوتسو از این جریان برای تحلیل متن قرآن و تحلیل‌های کلامی در کتاب مفهوم ایمان در کلام اسلامی استفاده کرده است.

نکته دیگر این‌که بسیاری از جریان‌های معناشناختی در غرب در صدد حل مسئله‌ محوری دیگری نیز بودند. آن مسئله محوری این است که رابطه‌ ذهن، زبان و خارج چیست و زبان در این‌باره چه نقشی برعهده دارد؟ آیا زبان واقعیت را نشان می‌دهد یا ذهن را یا چیز دیگری در میان است. نگاهی که در زبان‌شناسی تاریخی حاکم بوده این است که زبان، ذهن و روان افراد را نشان می‌دهد و با واقعیت ارتباط ندارد؛ اما زبان‌شناسی ساختارگرا میان زبان و واقع ارتباط برقرار می‌سازد، ولی ارتباط آن با واقعیت این‌گونه نیست که تک‌تک اجزای زبان چیزی را در عالم واقع نشان ‌دهد، بلکه زبان به‌صورت اجمالی با جهان خارج ارتباط دارد.

جریان‌های مهم مکتب ساختارگرایی

۱. معناشناسی میدانی

سه جریان مهم در مکتب ساختارگرایی به وجود آمد؛ نخست جریان معناشناسی میدانی که در تعیین معانی واژه‌ها میدان‌های معنایی ترسیم می‌شود. بر اساس این روش مفاهیم مرتبط یک میدان معنایی را تشکیل می‌دهند و درون یک حوزه قرار می‌گیرند. زمانی که رابطهٔ زبان را با عالم خارج می‌سنجیم، درون زبان برش‌ها یا


میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی
34

نگاه تاریخی که واژه‌ها را از سیاق‌ها و ساختارها خارج و خود واژه را به‌صورت یک امر انتزاعی و فارغ از سیاق بررسی می‌کرد و نسبت آن واژه را با واژه‌های دیگر زبانی مورد توجه قرار نمی‌داد، معناشناسی ساختارگرا چنان‌که از نامش پیداست به ساختار و متن اهمیت می‌دهد.

زبان‌شناسان ساختارگرا برای توضیح مراد خود از مثال بازی شطرنج استفاده کرده‌اند. آنها می‌گویند مهره‌های شطرنج را بیرون از بازی شطرنج نمی‌توان تعریف کرد. مهره‌ پیاده یا رخ بیرون از بازی شطرنج معنا ندارند و درون بازی شطرنج تعریف می‌شوند. این که یک مهره نسبت به مهره‌های دیگر چه حرکت‌هایی می‌تواند انجام دهد و چه محدودیت‌ها و قابلیت‌هایی دارد. این محدودیت‌ها و قابلیت‌ها معنای مهره‌ شطرنج را مشخص می‌کنند. رابطه واژه‌ها نیز نسبت به دستگاه زبان مانند رابطه مهره‌های شطرنج است نسبت به بازی شطرنج. واژه‌ها درون زبان محدودیت‌ها و قابلیت‌هایی دارند. این قابلیت‌ها و محدودیت‌ها معانی واژه‌ها را تشکیل می‌دهد. هنگامی که قصد داریم معنای یک واژه را تعیین کنیم باید ببینیم آن واژه وارد چه بازیِ زبانی می‌شود و چه محدودیت‌هایی دارد. با در نظر گرفتن مجموع این قابلیت‌ها و محدودیت‌ها، می‌توان معنای واژه را تعیین کرد. این‌جا مسئله‌ نسبت مطرح می‌شود. چه نسبتی میان یک واژه و واژه‌های دیگر زبان پیدا می‌شود و یک واژه در چه جملاتی می‌تواند به‌کار رود. این نگاه نوعی نگاه سیستمی به زبان است.

زبان‌شناسانی مانند سوسور این نگاه را کاملاً گسترش دادند و تعبیر کاملاً هماهنگ و سازگاری از آن ارائه کردند. این دیدگاه دو پیامد مهم داشت. یک پیامد ایجابی و یک پیامد سلبی. پیامد ایجابی ساختارگرایی این بود که نگاه تاریخی در تعیین معنا کفایت نمی‌کند و باید نگاه سیستمی هم به زبان داشت. نسبت یک واژه را با واژه‌های دیگری که به‌عنوان مثال اکنون به‌کار می‌رود نیز باید تعیین کرد. در

  • نام منبع :
    میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 10908
صفحه از 296
پرینت  ارسال به